چند روز پیش دوستی مطلبی را برایم در تلگرام فرستاده بود که تنم را لرزاند و مرا به فکر انداخت! مطلب در باره ی بعضی اتفاقات دور از انصافی بود که در سال های اخیر در کشورمان رخ داده اند. 

از جمله ی آن ها: فروش یک بسته نان در برف و یخبندان چند سال پیش گیلان، به مبلغ 20000 تومان - قیمت کانکس پیش از زلزله ی کرمانشاه به مبلغ 2000000 تومان و پس از زلزله به مبلغ 7000000 تومان - کرایه ی تاکسی فرودگاه امام خمینی (ره) تا تهران در برف و یخبندان بهمن ماه 1396 به مبلغ 1000000 تومان! و در ادامه به سونامی شهر فوکوشیمای ژاپن و داوطلب شدن تعدادی پیرمرد برای خنک نگه داشتن راکتور هسته ای تا فرار مردم از شهر و نیز به تاکسی های نیویورک که در هنگام حادثة 11 سپتامبر مردم را رایگان جابجا می کردند.

     همه ی ما در روزهای سخت تر از این رویدادها، شاهد گذشت و فداکاری بسیاری از مردم عزیزمان بوده و هستیم. ناگفته پیداست؛ رفتار یک یا چند تن به هیچ روی نمی تواند، نشان دهنده ی رفتار، فرهنگ و مسئولیت اجتماعی کل جامعه ی ما باشد. هر چند با نمونه های این رفتارهای دور از انصاف و مَنِش ایرانی، بیگانه نیستیم و مثال هایی زنده برای بیان داریم؛ اما روح جمعی حاکم بر روابط مردم ما بسیار انسانی تر و جوانمردانه تر از این هاست و در طول تاریخ این امر ثابت شده است.

     نمونه ی زنده ی این مطلب، ایثار فرزندان ایران زمین در طول هشت سال دفاع جانانه در برابر دشمن تا بن دندان مسلح و حمایت شده از طرف قوی ترین تولید کنندگان انواع سلاح و تجهیزات نظامی جهان است. یا حتی در همان روزهای سخت برف و زلزله کمک های نقدی و غیر نقدی مردم به آسیب دیدگان و نیازمندان، شاهدی درست بر این مدعاست.

     اما اگر از حق نگذریم، حتی یک نمونه از آن رفتارهای دور از انصاف نیز برای مردم و کشور ما زیاد است و نباید پیش بیاید و ما به عنوان هم وطن و هم شهری این عزیزان، باید از عملکرد انان نگران و متاسف باشیم و بکوشیم، تا دیگر شاهد چنین صحنه های دردناک و سخت در سرزمین مان نباشیم! ان شاءالله!