بنده بارها و بارها ابزار و وسایل خود را به بستگان، دوستان و همسایگان امانت و قرض داده ام و بعضی از آن ها دیگر بازنگشته اند و هنگامی که سراغ آن را از قرض گیرنده گرفته ایم، ایشان فرموده اند که ما خودمان این وسیله را داریم و نیاز به قرض گرفتن نداریم!

     هماندم تصمیم گرفته ام که هنگام مراجعه ی فرد مزبور برای قرض گرفتن ابزار، کلام گهربارشان را به یادشان بیاورم؛ اما شرمندگی ایشان را نتوانسته ام ببینم و باز وسیله ای دیگر را فرستاده ام که دیگر به منزل باز نگشته است!

     ابزار ها و وسایلی که از من به امانت رفته و باز نگشته اند: « تیشه ی بنایی، چکش، انبردست، کمان اره آهنبُر، پیچ گوشتی دو سو و چهارسو (فراوان)، سِری آچار آلِن شش پَر، آچار فرانسه ی بزرگ (50 سانتی متری)، فازمتر (جنس عالی) و ... . »

     دوستی داشتیم که چهارپایه ی یک و نیم متری فلزی مان را به امانت گرفته بود و هنگامی که ما بدان نیاز داشتیم، فرموده بودند که ما برای رفتن به انباری بالای حمام به چهار پایه نیاز داریم. پس از انجام کارتان خیلی زود آن را برگردانید!!

     اما هنگامی که به ابزاری نیاز داشتیم، از ترس خرابی وسیله و شرمندگی در برابر صاحب وسیله، تصمیم به خرید ابزار می گرفتیم و قید قرض کردن را می زدیم. یکی دو بار ابزار نیمه سوز همکاران را امانت گرفتیم و با وجود آزمایش در برابر خودشان، هنگام تحویل دادن متهم به خراب کردن وسیله شدیم و تا قیام قیامت شرمنده ی ایشان هستیم!

     یک بار هم ماشین عزیزی را قرض گرفتیم و به شهرستان رفتیم. پس از سه چهار روز به خانه برگشتیم و ماشین را برای تحویل به صاحبش آماده کردیم و نزدیک منزلشان، گفتیم خوب است باک را پر از بنزین کنیم. چشمتان روز بد نبیند! بعد از بنزین زدن در مسیر خانه ی صاحب ماشین، ناگهان ماشین خاموش شد و دیگر روشن نشد! بالاخره مجبور شدیم، صاحبش را خبر کنیم و با وجود برخورد عالی ایشان، چند سال است که هنگام برخورد با ایشان گویی بر تن ما کیسه ی کنفی خیس می کشند و بسیار ناراحت و شرمنده می شویم.

     « تا می توانید ابزار، وسیله یا ماشین شخص دیگری را قرض نگیرید! تحمل سختی کار بهتر از تحمل شرمندگی در برابر صاحب وسیله است! »