۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ» ثبت شده است

سپاس گزاری

     امروز بعد از مدت ها خدا قسمت کرد بتوانم، در نماز جماعت مسجد شرکت کنم. مدت ها بود که کمر درد داشتم و دیسکم آسیب دیده بود و امکان رکوع و همین طور سجده ی طولانی را نداشتم. چند روزی آن قدر حالم بد شد که نماز را نشسته و در حالی که به پشتی تکیه داده بودم و از درد گریه می کردم، خواندم. آن روزها فکر می کردم که فلج شده ام و دیگر نمی توانم مثل آدم(!) نماز بخوانم.

     اما با لطف حق نرمش های خاصی را در طول چند ماه انجام دادم و با مراقبت و رعایت بعضی مسائل کم کم حس کردم که حالم بهتر شده است. بالاخره امروز حالم به قدری خوب شد که توانستم، با لذت در نماز جماعت حاضر شوم، جای همگی خالی! خدایا به خاطر تمام نعمت هایت سپاس گزارم!

***

     گاهی اوقات کار ساده ای را به طور روزمره انجام می دهیم و فکر می کنیم؛ چرا مثل فلان شخص آن امکانات را در اختیار نداریم، اما وقتی گرفتار درد یا بیماری یا ناتوانی می شویم، قدر روزهای خوشمان را می فهمیم.

     باید برای هر کاری، حتی نفس کشیدن هم خدا را شکر کنیم و یادمان باشد، ساده ترین کاری را که ما به راحتی انجام می دهیم، بعضی افراد حسرت انجامش را می خورند. دوستانی داریم که در زمان جنگ شیمیایی شده اند و هنگام بهار با ماسک مخصوص هم نمی توانند، در فضای آزاد رفت و آمد کنند و نفس کشیدن برایشان واقعا دشوار و دردناک می شود.

     انسان باید همیشه تلاش کند تا از نعمت های الهی، امکانات لازم برای زندگی راحت تر خود و خانواده اش را فراهم کند. اما برای تمام داشته هایش از کوچکترین چیز تا بزرگترین و مهم ترین آن ها، مثل سلامتی خدا را شکر کند. در این صورت خداوند نیز بر ثروت و دارایی اش می افزاید.


« شکر نعمت، نعمتت افزون کند          کفر نعمت، از کَفَت بیرون کند! »

                                                           « مولوی »


۰۹ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۲۳ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید بیگی

مدعیان فرهنگ

(در حاشیه ی پذیرایی(!) برخی هموطنان از تیم پرتقال شب پیش از مسابقه با ایران)



     هرگاه سخن از ادب و شعور و فرهنگ می شود، ما ایرانیان شعارهای بسیار زیبا سر می دهیم و ادعا می کنیم که از بافرهنگ ترین ملت های دنیاییم و به سابقه ی تمدن و فرهنگ ایرانی اشاره می کنیم و دم از کورش بزرگ و رفتار انسانی او با مردم زیردست و کشورهایی که تصرف می کرد، می زنیم و خود را وارث و دوستدار او می دانیم.


     حتما به خاطر دارید، جهان پهلوان تختی در کشتی با کشتی گیری که عضو مصدوم داشت، جوانمردانه کشتی گرفت و از نقطه ضعف حریف سوء استفاده نکرد و همین رفتار جوانمردانه باعث شد، نام تختی به عنوان یک قهرمان و پهلوان ایرانی در یادها بماند و ما نیز خود را یک ایرانی چون او می دانیم. یا رزمندگانی که هنگام حمله ی شیمیایی ماسک خود را به مردمی می دادند که در منطقه بودند و خود یک عمر درد را مردانه به جان می خریدند و ... .


     اما متاسفانه این ها همه شعارهای خوش آب و رنگی بیش نیستند و برخی اوقات که دچار بحران یا مشکلی می شویم و یا کمی اوضاع به نفع دیگری تغییر می کند و منافع ما کم می شود یا به خطر می افتد، رفتارمان با گفتارمان تفاوت و تناقض می یابد و ناگهان می بینیم، هیولایی چند سر با هیبتی بسیار زشت و وحشتناک از درون ما سر بر می آورد و چنان نعره های وحشتناک می کشد که هیچ موجودی تاب رویارویی با او را ندارد!


     این هیولای درنده زمین و زمان را به هم می ریزد و هیچ موجودی از شرش در امان نیست و در عرض مدتی کوتاه در اطراف خود ویرانه ای بر جای می گذارد که سال ها باید تلاش کرد تا آن را به وضع سابق برگرداند.



این رفتار نابهنجار هم در دنیای واقعی و هم در دنیای مجازی دیده می شود و نشان از آن دارد که:

     1. ما رفتار درست و مودبانه را یا نیاموخته ایم و یا بدان عادت نداریم ـ یعنی در ما نهادینه نشده است ـ و همان را ناخواسته با اعمال خود، به فرزندانمان می آموزیم و این فرآیند نادرست تا ابد ادامه خواهد داشت.

     2. همان گونه که از قدیم گفته اند؛ دشنام دادن نشانه ی ضعف است و شاید ما به دلیل ضعف، به جای مبارزه ی رویاروی و جوانمردانه، سعی می کنیم از روش های ـ نه چندان درست ـ که خودمان می پسندیم، برای دست یافتن به نتیجه استفاده کنیم.

     3. در طول زمان ارزش ها در بین مردم ما دگرگون شده اند و شاید امروز درست و انسانی رفتار کردن، نه تنها نشانه ی فرهنگ نباشد، بلکه از آن به ترسو و بزدل بودن یا ناتوانی تعبیر شود و رفتار نادرست ارزش محسوب شود.

     4. ... .



     البته بعضی اوقات برای کمک به همنوعان، چنان از جان مایه می گذاریم که نظیرش در هیچ جای دنیا دیده نمی شود. برای نمونه هنگام بلایای طبیعی چون: سیل و زلزله یا جنگ و آتش سوزی و ... مردم ما از هر رنگ و قوم و نژاد با هم یکدل شده و به یاری آسیب دیدگان می شتابند.

     این ویژگی مردم ما باعث افتخار است، اما برای چنین ملتی همان یک رفتار نادرست و نامودبانه هم زیاد است و نباید تکرار شود. امیدواریم، بهتر از این باشیم که اکنون هستیم!


۰۵ تیر ۹۷ ، ۲۱:۱۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بیگی

میهن ِ آباد! (5)

     پیمان دوازدهم: یکی از مهم ترین نکات و آموزه های ملی و مذهبی ما؛ که خانواده یعنی پدر، مادر و بعدها اولیای مدرسه و حتی افراد جامعه به ما آموخته اند؛ و ما با تمام توان، تلاش می کنیم، آن را انجام دهیم؛  " احترام به بزرگترها "  است. هیچ انسان خردمندی را نمی توانیم بیاییم، که با این مطلب موافق نباشد و آن را نپذیرد.

     در واقع رعایت این نکته نشان از درک و معرفت بالای افراد دارد، زیرا "درک و فهم و خرد" ، انسان را به رعایت حرمت "علم و تجربه" وامی دارد. به یاد داشته باشیم، خود ما نیز بزرگترهای فردای این جامعه ایم و اگر امروز احترام بزرگترها را رعایت کنیم، کوچکترهای فردا نیز، به ما احترام خواهند گذاشت.

 

*****

 

     پیمان سیزدهم: خدا بیامرزد گذشتگان مان را و لوطی های آن دوران را…! اگر هر خطایی داشتند، به مردم و ناموس شان احترام می گذاشتند و در حالت عادی ناموس دیگران را ناموس خود می شمردند و گاهی تا پای جان در راه دفاع از ناموس دیگران جان خود را از دست می دادند. 

     در طول جنگ هشت ساله ی تحمیلی، چه پهلوانان پاک و بزرگی از فرزندان این آب و خاک جانشان را هدیه کردند، تا این مرز و بوم و جان و مال و ناموس ایران و ایرانی در امان بماند.

     اکنون آیا شایسته است، طوری رفتار کنیم که خواهران و مادران این دیار در گوشه و کنار شهر و روستا، احساس امنیت نکنند و با اضطراب رفت و آمد کنند؟

     آیا ایرانیان مرده اند، یا غیرت مثال زدنی شان پژمرده و از بین رفته است… ؟

     ما که از بی عفتی و بی حرمتی دو مامور عربستان در فرودگاه جده به دو نوجوان هم وطن آن قدر ناراحت شدیم، که از مسئولان تقاضای برخورد شدید و پی گیری مجازات آن دو موجود پست فطرت را کردیم؛ آیا درست است که رفتاری داشته باشیم، که یک هم وطن از دیدن ما بر خود بلرزد و از لکه دار شدن عفت و حیایش بترسد؟

     هم وطن؛ بیا تا در رفتار خود تجدید نظری کنیم و شایسته ی یک ایرانی باغیرت و با شرف رفتار کنیم؛ چرا که حتی چند مورد انگشت شمار از این رفتارها برای ایرانی با آن گذشته ی افتخار آمیز باعث ننگ و شرمساری است. پاینده باشید!

 

*****

 

     پیمان چهاردهم: یکی از مهم ترین نکات در زندگی اجتماعی، رعایت حق و حقوق دیگران و انجام وظایف اجتماعی است. به عبارت دیگر ما وقتی دیگران و حق شان را به رسمیت می شناسیم، به آنان پیام می دهیم، که به حق ما احترام بگذارند؛ و هنگامی که وظایف مان را در برابر افراد جامعه به خوبی انجام می دهیم، به دیگران یادآوری می کنیم، که در انجام وظایف شان کوشا باشند. 

     نا گفته پیداست که رعایت این نکته ی اساسی در روابط اجتماعی، ضامن سلامت و بهبود ارتباطات انسانی در یک جامعه است. و برای ساختن جامعه ای خوب و دلپسند با روابط سالم اجتماعی فرهنگ سازی و تلاش لازم است، نه برخورد قهری و تند و خشن. باشد که در جهت ساختن جامعه ی برتر خود بیش از پیش بکوشیم.


۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی