۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ» ثبت شده است

آخر «غُر زدن» هم شد کار...!؟

 

چند روز پیش برای انجام کاری اداری از منزل خارج شدم و به سر کوچه آمدم تا سوار تاکسی شوم.

 

همین که سر کوچه رسیدم، یکی از دوستان جلوی پایم ترمز کرد و از من دعوت کرد با او همراه شوم.

 

وقتی راه افتادیم، در طول مسیر شروع کرد از جامعه و سیاست و فرهنگ و اقتصاد و ... باقی مسائلی که نه من از آنها سررشته داشتم و نه خودش چیزی از آنها سر در می آورد؛ سخن گفتن!

 

چشمتان روز بد نبیند؛ این دوست ما، آنقدر آسمان و ریسمان به هم بافت که خسته شد و در نهایت تمام اقشار اجتماع را با هر سلیقه و تفکر متهم و محکوم کرد و در ذهنش مجازات کرد!

 

من هم فقط نگاه می کردم و ــ بدون تایید و تکذیب ــ تنها شنوندۀ سخنانش بودم و چون سنش از من بیشتر بود؛ ادب حکم می کرد که منتظر شوم تا حرفش تمام شود و بعد چیزی بگویم.

 

اما ایشان ابدا به من فرصت ندادند و تا به مقصد برسیم، داد سخن دادند و موقع خداحافظی فرمودند: «فکر کنم با ما قهر کردی که چیزی نگفتی!...»

 

و بلافاصله خودش جواب داد: «بگو تو اصلا مهلت حرف زدن دادی؟...» بعد هر دو خندیدیم و با هم خداحافظی کردیم.

 

***

 

«اگر هر یک از ما به جای «غُر زدن» و زیر سوال بردن این و آن؛ بکوشیم در محل کار و زندگی وظایف مان را درست انجام دهیم، بدون شک دنیای قشنگ تری را برای اطرافیان مان می سازیم!»

 

و در نهایت می شود: «یک گُل! ده گُل! ده ها گُل! اینجا! آنجا! هرجا گُل!...» یعنی با هر گُل که اضافه می شود؛ دنیای ما رنگ و بوی بهتری به خود می گیرد و گلستان می شود.

 

 

 

۲۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۰:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

نخستین نشانۀ تمدن در یک فرهنگ باستانی

 

«نخستین نشانۀ تمدن در یک فرهنگِ باستانی، استخوان رانی بوده که شکسته شده و دوباره جوش خورده است!
 

چرا که پای شما اگر در یک قلمرو حیوانی بشکند، شما می‌میرید.

 

نمی‌توانید از خطر فرار کنید، برای نوشیدن به رودخانه بروید یا برای غذا شکار کنید.

 

شما خوراکی هستید، برای جانورانِ پَرسه‌زن.

 

هیچ حیوانی با پای شکسته آنقدر دوام نمی‌آورد تا استخوانش جوش بخورد.

 

استخوان شکستۀ رانی که جوش خورده است، گواهی است بر اینکه کسی زمان صرف کرده تا با شخص پاشکسته همراهی کند.

 

محل جراحت را بسته، شخص را نگهداری و تیمار کرده تا سلامت و بهبودی پیدا کند.

 

کمک به دیگری در عین دشواری، همان‌ جایی است که تمدن آغاز می‌شود.

 

ما وقتی در اوج شکوفایی خود هستیم که به دیگران یاری می‌رسانیم.»

 

                                                                                                   «مارگارت‌مید»

 

*****

 

دوستان سلام؛

وقتی این مطلب را دیدم، به فکر فرو رفتم و دیدم که این سخن کاملا درست است!

 

امروز هم وقتی می‌بینیم؛ یکی از اطرافیان ما به کمک نیاز دارد، باید در حد توان به او کمک کنیم و دستش را بگیریم.

 

ما می‌توانیم بخشی از هزینه‌هایمان را کم کنیم و به دیگران کمک کنیم. این نشانۀ انسانیت ماست.

 

به قول سعدی شیرازی در بوستان:

«... مرا شاید انگشتری بی نگین          نشاید دل خلقی اندوهگین!»

 

نشانه‌های تمدن و فرهنگ، درست از زمانی آغاز می‌شود و جلوه و نمود پیدا می‌کند که ما از مرحلۀ غرایز حیوانی بالاتر می‌رویم و رفتاری بنا به اختیار و اراده از خود بروز می‌دهیم.

 

وگرنه بسیار ی از گونه‌های جانوری نیز، در سختی‌ها به هم‌نوعان خود یا دیگر موجودات کمک می‌کنند.

 

همۀ ما در دنیای واقعی یا در شبکه‌های مجازی بسیار دیده‌ایم که یک سگ، توله‌های گربه‌ای را پناه داده و بزرگ می‌کند.

 

یا گربه‌ای که از یک موش حمایت کرده یا از توله سگ بیجانی مراقبت و نگهداری می‌کند یا ... .

 

اما مقولۀ کمک در دنیای انسان‌ها بسیار بالاتر و والاتر و ارزشمند‌تر از این رفتارهای غریزی و حیوانی است.

 

امیدواریم؛ هر روز بیش از پیش؛ برای هم‌نوعان خود و دیگر موجودات جهان، ارزش قائل شویم و در جهت کمک به بهبود زندگی آنان بکوشیم.

 

 

۱۴ آبان ۹۹ ، ۲۱:۲۴ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

مسئولیت پذیری

#من_مسئولیت_پذیرم


من مسئولیت تصمیم هایی را که گرفته و کارهایی را که انجام داده ام، به عهده می گیرم!


چند روز پیش از این، نکته ای فکر مرا به خود مشغول کرده بود و با تمام وجودم درگیرش شده بودم.


آن نکته راه نجات ما و کشورمان از این وضعیت نابسامان اقتصادی و فرهنگی و ... بود.


مدتی که فکر کردم به این نتیجه رسیدم که مشکل بزرگ ما و مردم مان نَبودِ افرادی است که مسئولیت تصمیم ها و کارهایشان را ـ درست یا نادرست ـ بپذیرند و به عهده بگیرند.


اگر افراد به خودی خود روحیه ی مسئولیت پذیری داشته باشند، دیگر نیازی به بازرس و مراقب نخواهد بود، مگر در شرایط ویژه!


در این صورت کارها سریع تر انجام می شود و نتایج نیز درخشان تر خواهند بود و امکانات کمتر به هدر خواهد رفت. امیدواریم چنین روزی به زودی فرا برسد.

۱۸ فروردين ۹۸ ، ۰۰:۳۱ ۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بیگی

اینترنت لاک پشتی


     دو روز پیش تلفن ما قطع شد و ما بلافاصله وجه آن را پرداخت کردیم و سه روز است که منتظر وصل شدن آنیم. تلفن امروز صبح وصل شد ولی از وصل شدن اینترنت هیچ خبر و اثری نیست که نیست! بارها و بارها با شماره های گوناگون مخابرات تماس گرفتیم، اما هیچ نتیجه ای در بر نداشت.

     پس از هر بار تماس سیستم پاسخگو (؟!) اعلام می کند که شش دقیقه منتظر بمانید و چون برق هم سه ساعت قطع بود و با تلفن همراه تماس گرفته بودم، نتوانستم شش دقیقه صبر کنم و تازه بعد از انتظار مانند دفعات پیشین، ببینم که زمان انتظار به بیش از دو برابر زمان اعلام شده برسد و اپراتور جوابگو نباشد.

     اصولا ما که در کشورهای جهان سوم زندگی می کنیم، باید سطح توقعات خود را خیلی خیلی پایین بیاوریم و بدین صورت آرامش بیشتری داشته باشیم. زیرا امکانات از کشورهای پیشرفته تقریبا بلافاصله به دست ما می رسد، اما فرهنگ استفاده و نیز فرهنگ پاسخگو بودن، سال ها باید بگذرد تا در ما نهادینه شود.

     هم چنین مردم ما هنوز نمی دانند که از چه حقوقی برخوردارند و چگونه باید حق خود را مطالبه کنند و اگر شرکت خدماتی یا نهادی از ارائه ی خدمت خودداری نمود، چگونه وجوه پرداختی را بازپس گیرند؟ (البته اگر این امکان در کشور ما وجود داشته باشد!!)

     خلاصه، بعد از گذشتن از هفت خان تازه اینترنتی وصل می شود که سرعت لاک پشت از آن بیشتر است و اگر بخواهید سرعت بیشتری را خریداری نمایید، باید دو یا سه برابر آن مبلغ را بپردازید و قطعی سرویس هم آن قدر زیاد است که گفتنی نیست. گاهی اوقات انسان از داشتن اینترنت پشیمان می شود و دوست دارد، به غار عمو یادگار پناه ببرد و از فن آوری و امکانات امروزی دور باشد تا قدری آرام گیرد!

     الان حدود ده دقیقه است که اینترنت وصل شده و بنده توانستم در خدمت دوستان باشم. خدایا آنان را که اینترنت را خراب (؟!!) می کنند تا ما عزیزانمان را نبینیم، اصلاح کن و اگر نشد، شرشان را کم بگردان! آمین رب العالمین.

۱۲ تیر ۹۷ ، ۲۲:۰۱ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بیگی

مدعیان فرهنگ

(در حاشیه ی پذیرایی(!) برخی هموطنان از تیم پرتقال شب پیش از مسابقه با ایران)



     هرگاه سخن از ادب و شعور و فرهنگ می شود، ما ایرانیان شعارهای بسیار زیبا سر می دهیم و ادعا می کنیم که از بافرهنگ ترین ملت های دنیاییم و به سابقه ی تمدن و فرهنگ ایرانی اشاره می کنیم و دم از کورش بزرگ و رفتار انسانی او با مردم زیردست و کشورهایی که تصرف می کرد، می زنیم و خود را وارث و دوستدار او می دانیم.


     حتما به خاطر دارید، جهان پهلوان تختی در کشتی با کشتی گیری که عضو مصدوم داشت، جوانمردانه کشتی گرفت و از نقطه ضعف حریف سوء استفاده نکرد و همین رفتار جوانمردانه باعث شد، نام تختی به عنوان یک قهرمان و پهلوان ایرانی در یادها بماند و ما نیز خود را یک ایرانی چون او می دانیم. یا رزمندگانی که هنگام حمله ی شیمیایی ماسک خود را به مردمی می دادند که در منطقه بودند و خود یک عمر درد را مردانه به جان می خریدند و ... .


     اما متاسفانه این ها همه شعارهای خوش آب و رنگی بیش نیستند و برخی اوقات که دچار بحران یا مشکلی می شویم و یا کمی اوضاع به نفع دیگری تغییر می کند و منافع ما کم می شود یا به خطر می افتد، رفتارمان با گفتارمان تفاوت و تناقض می یابد و ناگهان می بینیم، هیولایی چند سر با هیبتی بسیار زشت و وحشتناک از درون ما سر بر می آورد و چنان نعره های وحشتناک می کشد که هیچ موجودی تاب رویارویی با او را ندارد!


     این هیولای درنده زمین و زمان را به هم می ریزد و هیچ موجودی از شرش در امان نیست و در عرض مدتی کوتاه در اطراف خود ویرانه ای بر جای می گذارد که سال ها باید تلاش کرد تا آن را به وضع سابق برگرداند.



این رفتار نابهنجار هم در دنیای واقعی و هم در دنیای مجازی دیده می شود و نشان از آن دارد که:

     1. ما رفتار درست و مودبانه را یا نیاموخته ایم و یا بدان عادت نداریم ـ یعنی در ما نهادینه نشده است ـ و همان را ناخواسته با اعمال خود، به فرزندانمان می آموزیم و این فرآیند نادرست تا ابد ادامه خواهد داشت.

     2. همان گونه که از قدیم گفته اند؛ دشنام دادن نشانه ی ضعف است و شاید ما به دلیل ضعف، به جای مبارزه ی رویاروی و جوانمردانه، سعی می کنیم از روش های ـ نه چندان درست ـ که خودمان می پسندیم، برای دست یافتن به نتیجه استفاده کنیم.

     3. در طول زمان ارزش ها در بین مردم ما دگرگون شده اند و شاید امروز درست و انسانی رفتار کردن، نه تنها نشانه ی فرهنگ نباشد، بلکه از آن به ترسو و بزدل بودن یا ناتوانی تعبیر شود و رفتار نادرست ارزش محسوب شود.

     4. ... .



     البته بعضی اوقات برای کمک به همنوعان، چنان از جان مایه می گذاریم که نظیرش در هیچ جای دنیا دیده نمی شود. برای نمونه هنگام بلایای طبیعی چون: سیل و زلزله یا جنگ و آتش سوزی و ... مردم ما از هر رنگ و قوم و نژاد با هم یکدل شده و به یاری آسیب دیدگان می شتابند.

     این ویژگی مردم ما باعث افتخار است، اما برای چنین ملتی همان یک رفتار نادرست و نامودبانه هم زیاد است و نباید تکرار شود. امیدواریم، بهتر از این باشیم که اکنون هستیم!


۰۵ تیر ۹۷ ، ۲۱:۱۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بیگی

میهن ِ آباد! (5)

     پیمان دوازدهم: یکی از مهم ترین نکات و آموزه های ملی و مذهبی ما؛ که خانواده یعنی پدر، مادر و بعدها اولیای مدرسه و حتی افراد جامعه به ما آموخته اند؛ و ما با تمام توان، تلاش می کنیم، آن را انجام دهیم؛  " احترام به بزرگترها "  است. هیچ انسان خردمندی را نمی توانیم بیاییم، که با این مطلب موافق نباشد و آن را نپذیرد.

     در واقع رعایت این نکته نشان از درک و معرفت بالای افراد دارد، زیرا "درک و فهم و خرد" ، انسان را به رعایت حرمت "علم و تجربه" وامی دارد. به یاد داشته باشیم، خود ما نیز بزرگترهای فردای این جامعه ایم و اگر امروز احترام بزرگترها را رعایت کنیم، کوچکترهای فردا نیز، به ما احترام خواهند گذاشت.

 

*****

 

     پیمان سیزدهم: خدا بیامرزد گذشتگان مان را و لوطی های آن دوران را…! اگر هر خطایی داشتند، به مردم و ناموس شان احترام می گذاشتند و در حالت عادی ناموس دیگران را ناموس خود می شمردند و گاهی تا پای جان در راه دفاع از ناموس دیگران جان خود را از دست می دادند. 

     در طول جنگ هشت ساله ی تحمیلی، چه پهلوانان پاک و بزرگی از فرزندان این آب و خاک جانشان را هدیه کردند، تا این مرز و بوم و جان و مال و ناموس ایران و ایرانی در امان بماند.

     اکنون آیا شایسته است، طوری رفتار کنیم که خواهران و مادران این دیار در گوشه و کنار شهر و روستا، احساس امنیت نکنند و با اضطراب رفت و آمد کنند؟

     آیا ایرانیان مرده اند، یا غیرت مثال زدنی شان پژمرده و از بین رفته است… ؟

     ما که از بی عفتی و بی حرمتی دو مامور عربستان در فرودگاه جده به دو نوجوان هم وطن آن قدر ناراحت شدیم، که از مسئولان تقاضای برخورد شدید و پی گیری مجازات آن دو موجود پست فطرت را کردیم؛ آیا درست است که رفتاری داشته باشیم، که یک هم وطن از دیدن ما بر خود بلرزد و از لکه دار شدن عفت و حیایش بترسد؟

     هم وطن؛ بیا تا در رفتار خود تجدید نظری کنیم و شایسته ی یک ایرانی باغیرت و با شرف رفتار کنیم؛ چرا که حتی چند مورد انگشت شمار از این رفتارها برای ایرانی با آن گذشته ی افتخار آمیز باعث ننگ و شرمساری است. پاینده باشید!

 

*****

 

     پیمان چهاردهم: یکی از مهم ترین نکات در زندگی اجتماعی، رعایت حق و حقوق دیگران و انجام وظایف اجتماعی است. به عبارت دیگر ما وقتی دیگران و حق شان را به رسمیت می شناسیم، به آنان پیام می دهیم، که به حق ما احترام بگذارند؛ و هنگامی که وظایف مان را در برابر افراد جامعه به خوبی انجام می دهیم، به دیگران یادآوری می کنیم، که در انجام وظایف شان کوشا باشند. 

     نا گفته پیداست که رعایت این نکته ی اساسی در روابط اجتماعی، ضامن سلامت و بهبود ارتباطات انسانی در یک جامعه است. و برای ساختن جامعه ای خوب و دلپسند با روابط سالم اجتماعی فرهنگ سازی و تلاش لازم است، نه برخورد قهری و تند و خشن. باشد که در جهت ساختن جامعه ی برتر خود بیش از پیش بکوشیم.


۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

میهن ِ آباد! (4)

     پیمان نهم: وقتی در جمع دیگران حاضر می شویم، سر و وضع مرتب داشته باشیم و لباس مناسب و تمیز بپوشیم. لباس تمیز و مرتب مهم است و نه لباس نو و جدید! انسان مرتب و منظم بر روی دیگران تاثیر مثبت می گذارد و دیگران نیز در باره ی او قضاوت بهتری خواهند داشت. 

     فردی که برای خود، اطرافیان و مخاطبانش ارزش قائل باشد؛ سعی می کند، در حد توان و امکانات، با ظاهری آراسته در بین مردم حاضر شود. البته فراموش نکنیم افراط و تفریط همیشه دردسر ساز است و زیاده روی در خودآرایی هم باعث دردسر می شود. یادمان باشد؛ پاکیزگی نشانه ی ایمان است.

 

                                             *****

     پیمان دهم: تلاش می کنیم به عنوان یک انسان و یک ایرانی با فرهنگ، آستانه ی تحمل خود را بالا ببریم و به تمام اطرافیان و همکاران و افرادی که با ایشان برخورد داریم؛ احترام بگذاریم، حتی اگر نظر آن ها با ما یکی نباشد. 

     روشن است که چنین افرادی مورد احترام همه ی مردم قرار می گیرند، به قول معروف این افراد باجنبه اند و تحمل برد و باخت را دارند. اگر برنده شدند، مغرور نمی شوند و اگر بازنده شوند، رفتارشان غیرمنطقی نخواهد بود و پیروزی را به طرف مقابل یا همان برنده، تبریک می گویند.

 

*****        

     پیمان یازدهم: انسان اشرف مخلوقات و جانشین خدا بر روی زمین است! پس باید رفتاری شایسته و درخور یک انسان داشته باشد و با دیگران نیز، شایسته ی انسان بودنشان رفتار نماید و دچار این آفت رفتاری نشود که؛ آیا این فرد می تواند به من سود برساند و برایم مفید باشد یا نه؟ که اگر برایم مفید بود، با احترام و رفتاری درست برخورد کنم و در غیر این صورت، با او سرد رفتار نمایم.

     انسانیت آن است، که فارغ و جدای از سودمند بودن دیگران، به آنان به عنوان آفریده ی برتر خدا؛ احترام بگذاریم و گرفتار آفت های رفتاری آزار دهنده ی دیگران نشویم.


۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی