۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کینه» ثبت شده است

سخن چینی

« میان دو کس جنگ چون آتش است          سخن چین بدبخت هیزم کش است »      « سعدی شیرازی »


     بارها برای من پیش آمده که با کسی حرفم شده و از دست هم ناراحت شده ایم و بعد از چند ساعت یا یکی دو روز سعی کردیم، به روشی به هم نزدیک شویم و صحبت را پی بگیریم و روابط حتی از قبل هم صمیمانه تر و بهتر شده است.

     اما در این بین روزهایی را نیز سراغ دارم که هر چه به تلاشمان ادامه می دادیم، به تفاهم و نتیجه نمی رسیدیم و ظاهرا از هم دورتر می شدیم. بعد از چند روز وقتی بیشتر دقت کردیم، چون هر دو می خواستیم به هم برسیم؛ سعی کردیم در جایی با هم رو به رو شویم و با هم ماجرای ناراحتی و دلخوری را از اول بررسی کنیم و هر کس در هر بخش مقصر بوده، بابتش عذرخواهی کند و هر چه شنیده یا نشنیده، درست یا نادرست، همه را فراموش کند و نه تنها الان که هیچ وقت دیگری به آن حرف ها حتی فکر نکند.

     نکته ی جالب این جاست که در بین گفتگو فهمیدیم، چه حرف هایی که از قول ما به طرف مقابل گفته نشده! مطالبی که ما حتی اگر به روی هم شمشیر بکشیم، خطاب به هم نخواهیم گفت! بعد بخش به بخش پیش رفتیم تا ماجرا با عذرخواهی طرفین از هم تمام شده و به هم قول داده ایم که حرف نفر سوم را ـ هر که می خواهد باشد ـ به هیچ روی نپذیریم.

     دیگر این که فقط به نفر سوم بی اعتنایی کنیم و برایش دعا کنیم که از آتش درون شفا یابد و سعی نکنیم او را بین دیگران رسوا کنیم، چون آتش کینه را در وجودش شعله ور می کنیم و او دست به کارهایی خواهد زد که شاید قابل جبران نباشد!

     البته قدری سخت است، چون هنگام ناراحتی و عصبانیت، احساس، مهار عقل آدمی را در وجودش به دست می گیرد و فریادهای خیرخواهانه ی عقل شنیده نمی شود و چندان اثرگذار نخواهد بود. کاش بتوانیم در ارتباط دوستانه با اطرافیان، نفر سوم را ـ جز در مواردی که در حضور هر دویمان باشد ـ به هیچ روی راه ندهیم تا سالم تر، آرام تر و شادتر زندگی کنیم!


۰۲ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۳۸ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
سعید بیگی

خنده بر هر درد بی درمان دواست!


خنده بر هر درد بی درمان دواست 
خنده آغـاز خـوش هـر مـاجراسـت

خنده را بر چهره چـون مهمان کنی 
صـورت خــود را اگـر خـنـدان کـنـی

زنـدگـی بـا خـنـده گـر جـاری شـود 
نـور شـادی گـر بـه چـشمانـت رود

مـی رود غــــم از درون سـیـنـه ات 
محو خـواهد شد به خنده کینه ات

مشـکلات مـا دگـر حـل مـی شـود 
کـار و بـار غـصـه مخـتل می شود ... !

«شاعر: ... ؟!»


     خنده؛

          خنده یک مرحله ی پیشرفته تر لبخند است، به طوری که اگر لبخند را به غنچه تشبیه کنیم، خنده دقیقا یک گل شکفته و باز شده ی خوشبو خواهد بود.

          محققان گفته اند، اگر ما تظاهر به خندیدن کنیم؛ ضمیر ناخودآگاه ما در تشخیص اصل یا ظاهری بودن خنده و شادی ما، چندان دقت نمی کند و آن را اصل می پندارد و پیام آرامش به بدن می دهد و بدین صورت حال ما بهتر می شود.         

          اکنون بیایید، خسیس نباشیم و یک شکم حسابی بخندیم. اگر هم خنده مان نمی آید، ادای خندیدن را درآوریم. باور کنید، این کار - خندیدن - به ما انرژی فراوانی می دهد. امتحان کنید و نتیجه را ببینید!


۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

چرا اینجاییم؟

یاران و همراهان گرامی درود!

     ماه ها و بلکه سال هاست، این نکته دغدغه ی من شده است که در جمع خانواده و اطرافیان و در سطح گسترده تر در بین هم شهریان و هم وطنان، رفتاری آرام و دوستانه و سرشار از مهر و مدارا و محبت را شاهد باشم! اما شوربختانه مردم ما در بیشتر برخوردهای روزانه با یکدیگر نه دوستانه و با مهر که با خشم و قهر برخورد می کنند، گویی مدت ها با هم دشمن بوده اند و کینه ای دیرینه از هم دارند و به دنبال فرصتی مناسب می گردند، تا آن همه کینه را با خشونت تخلیه کنند.
     این نکته را بگویم که من هم جزئی از این مردم هستم و به این رفتارهای نادرست اعتیاد دارم!! به هر روی؛ این جا خدای ناکرده قصد متهم کردن و محکوم کردن کسی را ندارم، که من خود گرفتار و بیمار این ناهنجاری اجتماعی ام. اما تلاش می کنم تا راهکارهای نجات از این رفتارهای نامناسب را بیابم و به قدر توان برای بهبود رفتارهای نامناسبی که در پیش گرفته ام، بکوشم. امید که چنین شود. 
     در این مسیر سختِ پیشِ رو، چشم به راه نظرات و پیشنهادهای ارزشمند شما همراهان همدل هستم و به دیده ی منّت و به جان، کلام گرمتان را می پذیرم. شاد و پیروز و سربلند باشید.بدرود!
۲۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۵۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی