۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

دُم خروس یا قسم حضرت عباس...؟!


     « گویند: فردی خروس ملا نصرالدین را دزدیده بود و در زیر لباسش پنهان کرده بود و می رفت. ملا متوجه شد و در پی او روان گشت. وقتی به او رسید، دُم خروس از زیر لباس دزد پیدا بود. ملا پرسید: آیا خروس مرا ندیده ای؟

     مرد هراسان و مضطرب پاسخ داد: به حضرت عباس ندیده ام و از آن خبر ندارم. ملا گفت: بگو اکنون من چه کنم؟ دُم خروس را که از زیر لباست بیرون زده، باور کنم یا قسم حضرت عباست را...؟! »

     این حکایت شرح حال این روزهای مردم ما و دولتیان محترم است. مردم زیر بار فقر و بی عدالتی دارند عذاب می کشند و هنگامی که کسی از آنان یا نمایندگان شان در مجلس یا دیگری سخنی در دفاع از حق مردم و حمایت از آنان می زند؛ مسئولان محترم به آمار و نمودارهایی استناد می کنند که ابدا واقعیت ندارد و با آن می خواهند، تقصیر را به گردن دیگری بیندازند و قبول مسئولیت نکنند و او را دشمن نظام می شمارند!

     آقایان محترم! ما گرانی های افسار گسیخته ی این روزها و رنج مردم را باور کنیم یا آمارها و نمودارهای شما را؟ یکی از معصومین فرموده اند: لا دین لمن لا معاش له. به قول خودمان: شکم گرسنه دین و ایمان ندارد!

     اگر توان بهبود اوضاع اقتصادی کشور و مردم را دارید، کاری انجام دهید که نوش دارو پس از مرگ سهراب نشود. اگر توان اصلاح شرایط را ندارید، به جای هر کاری روشن و صریح با مردم سخن بگویید و مشکلات مسیر را توضیح دهید.

     ایمان داشته باشید که مردم شریف و نجیب ایران اگر با آن ها روراست باشید، به یاری شما خواهند آمد و تا پای جان ـ برای حل مشکلات و سرافرازی ایران اسلامی ـ در کنار شما خواهند بود!

۰۶ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

دیدار روزانه هفتگی شد!


     یک روزی ـ حدود سه ماه پیش ـ که حالم اصلا خوب نبود، به وبلاگ نویسی ـ که حدود پنج سالی ازش دور شده بودم ـ رو آوردم. حالم حال کسی بود که مدتی ناچار می شه از خونه ش دور بشه و بعد از مدت ها باز هم برمی گرده به خونه و زندگیش! خدا رو شکر حالم بهتر شد.

     وقتی یکی از دوستان تصمیم می گرفت، از وب دور بشه و پُست آخر رو می نوشت، دلم می گرفت و این حال رو بارها و بارها، در سالیان گذشته هم تجربه کرده بودم. اما بالاخره خیاط هم در کوزه افتاد و قرعه ی فال به نام منِ دیوانه زدند. بنا به دلایلی؛ لازم شده کمی دور از وب باشم و به کارهای دیگه برسم تا فرصتی پیش بیاد و بتونم دوباره برگردم.

     اگر در طول این مدت با کسی برخوردی کردم یا حرفی زدم و مطلبی نوشتم که ناراحت شُدید، ازتون عذرخواهی می کنم و امیدوارم به بزرگی خودتون ببخشید. دوستان عزیز و محترم؛ فعلا ـ اگر مشکلی پیش نیاد ـ هفته ای یک بار سعی می کنم، برگردم و سری بزنم و ان شاءالله پس از مساعد شدن شرایط؛ برمی گردم و کار رو ادامه می دم. امیدوارم ما و وبلاگمون رو تنها نگذارید! آرزو می کنم، به آرزوهاتون برسید و هر چی دلتون می خواد، خدا بهتون عنایت کنه. حق یار و یاور و نگهدارتون!


۰۱ شهریور ۹۷ ، ۰۱:۴۰ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید بیگی