۲ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

چرا بهتر است یا چگونه؟

 

بعضی از بزرگوارانی که در زمینۀ مسائل و علوم روان شناسی چیزهایی خوانده اند و ادعای دانشمندی می کنند! (خودم را نمی گویم؛ چون هیچ چیزی بلد نیستم!) همیشه این نصیحت ها را برای ما بیان می فرمایند.

 

کدام پند و نصیحت ها؟

الان برایتان می گویم. همین که مثلا به جای اینکه بپرسی (چرا؟) بپرس (چگونه!)

 

من فکر می کنم، بعضی جاها چگونه به جای چرا جواب می دهد؛ اما بعضی جاها نه!

 

در آن صورت باید به دنبال جوابی بگردیم که با این شرایط، حتما جواب درستی نیست و بیشتر نوعی توجیه خواهد بود.

 

مثلا وقتی از چیزی ناراحت می شویم، نپرسیم چرا؟ بپرسیم چگونه از این ناراحتی خلاص شویم و کمتر عذاب بکشیم.

 

اما وقتی کار بالا بگیرد و پای مسائلی به زندگی مان باز شود که نتوان به سادگی از چرایی آن گذشت؛ دیگر نمی توان به سادگی با یک چگونه سر و ته کار را هم آورد.

 

نمی دانم متوجه منظورم می شوید یا نه؟ من نه نظامی هستم، نه سیاست مدارم، نه مسئول کاری و جایی هستم. من فقط یک انسانم که دغدغۀ زندگی خودم، اطرافیان و مردمم را دارم. همین و بس!

 

وقتی می بینم کسی در کنار من آزار می بیند، نمی توانم بی توجه و آرام بنشینم. تا جایی که بتوانم به او کمک می کنم و در ادامه برای گرفتن قانونی حق، همراهیش خواهم کرد.

 

اگر هم نتوانم، نه مثل مادربزرگ ها می نشینم غُر بزنم و نه مثل بعضی ها زبان به دشنام این و آن باز می کنم.

 

خلاصۀ کلام این که اگر مرد میدانی بسم الله! اگر هم نیستی؛ لازم نیست این و آن را به کم کاری و بی توجهی و هزار صفت دیگر متهم کنی.

 

سرت به زندگیت باشد و مزاحم دیگران نشو. اگر بد می گویم بگو! ممکن است مخالف نظر شما باشد، اما بد نیست.

 

برای همۀ شما عزیزان آرزوی شادی، پیروزی، بهروزی و سربلندی دارم. حق نگهدارتان!

 

 

 

۲۳ دی ۹۸ ، ۲۰:۵۷ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بیگی

وقت را غنیمت دان، آن قدر که بتوانی!

 

امروز یکم ژانویۀ سال 2020 میلادی است. سال نو میلادی را به تمام مردم جهان، به ویژه هم وطنان عزیز تبریک می گوییم.

 

ان شاءالله سالی پر از خبرهای خوش و خیر و برکت و سلامتی برای همگان باشد.

 

دیشب بخش‌هایی از فیلم «جیب برها به بهشت نمی‌روند!» را از یکی از شبکه‌های سیما دیدم.

 

تعداد زیادی از هنرپیشه‌های فیلم اکنون در میان ما نیستند و از دنیا رفته‌اند. روحشان شاد!

 

اما منظورم این نبود که فیلم را تبلیغ کنم. منظورم بیان نکته‌ای بود که شاید بتواند تَلَنگُری باشد، برای بعضی از ما آدم‌های پر مَشغَله!

 

بله دوستان؛ ما آن قدر دور و بر خودمان را شلوغ کرده‌ایم و حواسمان به کار گرم است که متوجه نیستیم، چه روزها و چه آدم‌های عزیزی را از دست می‌دهیم!

 

و ناگهان چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم که، ای داد! خیلی از اطرافیان و دوستان ما از جمع کم شده‌اند!

 

این غم و غصه جای خودش؛ غم واقعی آنجایی است که میانۀ ما با کسی شِکَرآب شده (به هم خورده) و ناگاه خبردار می‌شویم که فلانی هم رفت!

 

آن وقت یک حسرت دائمی و همیشگی تا پایان عمر برایمان باقی می‌ماند که کاش فلان کار را می‌کردم و یا فلان حرف را می‌زدم و از او دلجویی می‌کردم.

 

تا دیر نشده، بیایید کمی به فکر بیفتیم و دل‌هایی را که رنجانده یا خدای ناکرده سوزانده‌ایم؛ کمی شاد کنیم.

 

به خدا کاری ندارد! فقط باید کمی این غرور لعنتی را کنار بگذاریم.

 

بعدش آن قدر لذت بخش می‌شود که متوجه می‌شویم: بله! ارزشش را داشت!

 

بشتابید که زمان اندک و محدود است! زنده و پاینده باشید. ان شاءالله!

 

۱۱ دی ۹۸ ، ۱۴:۳۷ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سعید بیگی