دیروز به دیدن وبلاگ یکی از دوستان قدیم در سایت بلاگفا رفته بودم. اما دیدم حدود یک ماه قبل از آنجا به بلاگ اسکای کوچ کرده است.


وقتی به آدرس جدیدش رفتم، احوالش را جویا شدم و دیدم هنوز هم مثل همان دوران قدیم با شور و عشق می نویسد.


مرحبا به این همه عشق و شور، جنب و جوش و سر زندگی!


واقعا انرژی گرفتم و خوشحال شدم، از انرژی مثبت فراوانی که در وجودش و در نوشته هایش موج می زد!


اما لحظۀ آخر چشمم به یکی از نوشته هایش افتاد که ناراحتم کرد.


این دوست بلاگفایی قدیم، در نهایت ناراحتی عبارتی را در بارۀ سایت بلاگفا گفته بود که من از او انتظار نداشتم.


هر چند به خاطر آسیب هایی که دیده، به او حق می دهم که از بلاگفا ناراحت و گله مند باشد.


اما به او گفتم: «دوست عزیز من و شما و بسیاری دیگر از دوستان دیگرمان که وبلاگی داشته یا داریم، به سایت بلاگفا مدیونیم.


هر چند بارها وبلاگمان دچار آسیب شد و زحمات چند ماهه و گاه چندساله مان بر باد رفت.


چون ما نوشتن را از سایت هایی مانند پرشین بلاگ و بلاگفا آغاز کردیم ـ اگر امروز خدماتشان آن چنان که باید چنگی به دل نمی زند ـ نباید ارزشی را که در آن دوران برای ما خلق کردند، نادیده بگیریم.»


دوست عزیز من با وجود ناراحتی زیاد، حرف مرا پذیرفت و گفت که آن عبارت را اصلاح می کند.


عزیزان وقتی از گفتار یا رفتار کسی می رنجیم، نباید کل شخصیت و وجود او را سرزنش کنیم.


چه بسا رفتارها یا گفتارهایی نیکو داشته که برای ما و دیگران منشا خیر بوده است.


بلکه بنا به فرمودۀ بزرگان؛ باید همان گفتار و رفتار ناهنجار او را سرزنش کنیم و از همان ویژگی نامناسب او انتقاد کنیم و خود فرد را زیر سوال نبریم!