۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مثبت» ثبت شده است

گلایۀ منصفانه

دیروز به دیدن وبلاگ یکی از دوستان قدیم در سایت بلاگفا رفته بودم. اما دیدم حدود یک ماه قبل از آنجا به بلاگ اسکای کوچ کرده است.


وقتی به آدرس جدیدش رفتم، احوالش را جویا شدم و دیدم هنوز هم مثل همان دوران قدیم با شور و عشق می نویسد.


مرحبا به این همه عشق و شور، جنب و جوش و سر زندگی!


واقعا انرژی گرفتم و خوشحال شدم، از انرژی مثبت فراوانی که در وجودش و در نوشته هایش موج می زد!


اما لحظۀ آخر چشمم به یکی از نوشته هایش افتاد که ناراحتم کرد.


این دوست بلاگفایی قدیم، در نهایت ناراحتی عبارتی را در بارۀ سایت بلاگفا گفته بود که من از او انتظار نداشتم.


هر چند به خاطر آسیب هایی که دیده، به او حق می دهم که از بلاگفا ناراحت و گله مند باشد.


اما به او گفتم: «دوست عزیز من و شما و بسیاری دیگر از دوستان دیگرمان که وبلاگی داشته یا داریم، به سایت بلاگفا مدیونیم.


هر چند بارها وبلاگمان دچار آسیب شد و زحمات چند ماهه و گاه چندساله مان بر باد رفت.


چون ما نوشتن را از سایت هایی مانند پرشین بلاگ و بلاگفا آغاز کردیم ـ اگر امروز خدماتشان آن چنان که باید چنگی به دل نمی زند ـ نباید ارزشی را که در آن دوران برای ما خلق کردند، نادیده بگیریم.»


دوست عزیز من با وجود ناراحتی زیاد، حرف مرا پذیرفت و گفت که آن عبارت را اصلاح می کند.


عزیزان وقتی از گفتار یا رفتار کسی می رنجیم، نباید کل شخصیت و وجود او را سرزنش کنیم.


چه بسا رفتارها یا گفتارهایی نیکو داشته که برای ما و دیگران منشا خیر بوده است.


بلکه بنا به فرمودۀ بزرگان؛ باید همان گفتار و رفتار ناهنجار او را سرزنش کنیم و از همان ویژگی نامناسب او انتقاد کنیم و خود فرد را زیر سوال نبریم!



۳۱ تیر ۹۸ ، ۱۵:۴۵ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
سعید بیگی

هویت دوگانه


     گروهی از مردم کشور ما دچار نوعی دوگانگی هویت و شخصیت شده اند. یعنی اندیشه، سخن و عملکردشان به گونه ای است که می شود، دو نوع شخصیت را در وجودشان مشاهده کرد.

     از یک سو دلشان می خواهد انسانی مثبت، مفید، قابل اعتماد، دلسوز و به معنی واقعی کلمه انسان باشند. یعنی آن چه خوبان همه دارند، ایشان یکجا دارا باشند!

     از سوی دیگر با ملاحظه ی بعضی افراد و شرایط، ترجیح می دهند؛ منفی، طمعکار، فرصت طلب، بی رحم و به معنی واقعی کلمه شیطان باشند! و این کار را زرنگی می دانند!

     وقتی در کنار خانواده هستند، حامی دلسوزی می شوند که از پرواز یک پروانه به وجد آمده و اشکشان جاری می شود. اما وقتی از خانواده دورند، ممکن است، برخوردی تند و نامناسب با دیگران، حتی کودکان و حیوانات داشته باشند.

     این قبیل افراد شخصیتی مردم آزار و بسیار خودپسند دارند و چهره ی زیبایشان، در واقع نقابی است که این زشتی ها را به طور موقت می پوشاند. اما از آن جایی که خورشید همیشه پشت ابر نمی ماند، یک روز همه چیز آشکار می شود و اطرافیان از عمق زشتی درونشان اگاه می شوند.

     همواره آرزو کرده ام که این افراد پیش از کنار رفتن نقابشان، به خود آیند، توبه کنند و درون و بیرون خود را پاک و با صفا کنند. بدترین منظره برای من شرمندگی یک انسان به هر دلیل و در هر شرایط است و از خدا خواسته ام که تا حد امکان شاهد این صحنه ها نباشم. تا او چه صلاح بداند و برایمان چه رقم بزند!


۱۸ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۱۱ ۹ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سعید بیگی

سپر حمایتی

     در یکی از پُست های پیشین، فایده های « در آغوش گرفتن » را در مقاله ای از اینترنت مشاهده کردید. « در آغوش گرفتن » یا به عبارت ساده تر « بغل کردن » یکی از راه های انتقال انرژی مثبت به اطرافیان است که شوربختانه چندان جدی گرفته نمی شود.

     این « بغل کردن » در واقع نشانگر سپر حمایتی است که از اطرافیان، به ویژه اعضای خانواده و فامیل دریافت می کنیم و در برخورد با ناخواسته ها، نادیده ها و ناشنیده ها چنان اعتماد به نفسی پیدا می کنیم که پیش از آن هرگز نداشتیم.

     به هر روی یکی از روش های اعلام آمادگی به اطرافیان برای کمک و یاری همین است و بهتر است بیشتر و جدی تر آن را انجام دهیم. البته در جامعه رعایت مَحرَم و نامَحرَم و سلیقه ی افراد یک اصل انسانی است و نباید نادیده گرفته شود!

     کاش در برخوردهایمان به جای بوسیدن روی طرف مقابل که به قول برخی پزشکان اصلا کاری بهداشتی نیست؛ پس از دست دادن، یکدیگر را در آغوش بگیریم و از حمایت همدیگر و قول تنها نگذاشتن در سختی ها و مشکلات زندگی، لذت ببریم و برای این لطف سپاس گزار طرف مقابل باشیم.

     نظر شما در این باره چیست؟


۱۶ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۲ ۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سعید بیگی

قدردان داشته ها باشیم



     بعضی وقت ها آن قدر گرفتار دردسرها و مشکلات زندگی می شویم که متوجه نعمت های فراوان و باارزشی که در اطرافمان داریم، نمی شویم و شروع به بدگویی از این، آن، زمین و آسمان می کنیم و اصلا به این نکته توجه نداریم که این بد رفتاری ها، فقط حالمان را بدتر می کند و بس!

     اگر کمی، فقط کمی دقت داشته باشیم؛ متوجه انبوه بی شمار نعمت هایی می شویم که در اختیار داریم و اکنون در حال استفاده از آن ها هستیم. هر عضو سالم بدن و در مجموع سلامتی جسم، روح و روان، از بزرگترین نعمت های خدا هستند! هم چنین داشتن یک خانواده ی سالم و دلسوز که مراقب ما و کج خلقی های مان هستند و با وجود این تحمل مان می کنند و دوستمان دارند!

     دیگر خانه ای که در آن به راحتی سر بر بالین می گذاریم و هنگامی که حوصله ی هیچ کسی را نداریم، در آن به آغوش تنهایی پناه می بریم و کسی مزاحممان نمی شود. خودمان کاری داریم یا کسی هست که درآمدی دارد و هزینه های زندگی مان را تامین می کند و مجبور نیستیم به این و آن رو بزنیم و خودمان را تحقیر کنیم و دچار رنج و سختی بشویم!

     کشوری که در مقایسه با بسیاری از کشورها امنیت دارد و با خیال راحت و آسوده در آن زندگی می کنیم. دوستان، بستگان و اقوامی که با دیدنشان گل از گلمان باز می شود و خاطرات شیرین و دوست داشتنی با آنان داشته و داریم که با یادآوری آن ها دلمان غنج می رود و شاد می شویم و حال خوبی پیدا می کنیم!

     و نعمت های بی شمار دیگر .......... !

اما؛

     اما همه ی این ها، حق ما به عنوان انسان و اشرف مخلوقات خداوند است و این چیزی از مسئولیت کسانی که اداره ی امور کشور را در دست دارند، کم نمی کند و باید بیش از این امکانات در اختیار ما باشد و زندگی بهتری داشته باشیم! این امکانات که در اختیار همه ی مردم ماست، مربوط به ده ها سال پیش جهان است و مردم ما لایق امکانات بهتری نسبت به گذشته هستند! و این سخنان به هیچ روی انکار مشکلات و رافع مسئولیت صاحبان قدرت در جامعه نیست!!

     به هر حال می خواهم بگویم، اگر ما فقط متوجه نکات منفی و اشکالات باشیم، خودمان هم دست به کار شده ایم تا حال خودمان را خرابتر کنیم و با بازگویی ایرادات و اشکالات برای خودمان، کمکی به رفع آن ها نکرده ایم! بلکه می توانیم به جای نداشته ها، از داشته هایمان برای هم بگوییم و از آن ها لذت ببریم و حس خوب و مثبتی پیدا کنیم و حالمان بهتر شود!


۱۱ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۲۶ ۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بیگی

تشویق نه تنبیه...!؟


شما عبارت بالا را چطور می خوانید؟

1.       تشویق، نه تنبیه!

2.      تشویق نه، تنبیه!

     هر کسی بسته به تجربه و دیدگاه خود این عبارت را به یکی از دو شیوه ی بالا می خواند. کسی که دیدگاهی منفی داشته و منفی باف باشد، شیوه ی دوم را بر می گزیند و معتقد است که تنبیه بیش از تشویق اثر دارد و باید تنها یا بیشتر از آن استفاده کرد.



     اما کسی که دیدگاهی مثبت داشته و تجربه های ناب و زیبا داشته باشد، شیوه ی نخست را بر می گزیند و اعتقاد دارد، اثری که تشویق در بهبود رفتار و عملکرد انسان ها دارد، تنبیه ندارد یا در موارد خاص تنبیه اثربخش خواهد بود.



     به هر روی، هر دو این موارد کاربرد دارند. اما انسان به عنوان اشرف و برترین مخلوقات خداوند در زمین، از نیروی عقل و تفکر برخوردار است که دیگر موجودات از آن محروم اند. پس انسان می تواند با کمک نیروی فکر و یاری زبان و گفتار با دیگران ارتباط مناسب برقرار کند و از کلمات و عبارات خوب استفاده کند و دیگران را وادار به رفتار درست، منطقی و عاقلانه نماید.



     این همان تشویق است که در بیشتر موارد اثر فراوان و عالی دارد و همان گونه که پیشتر نیز اشاره کردیم، در موارد ویژه و با رعایت شرایط، تنبیه برای برخی انسان ها می تواند، به عنوان عاملی بازدارنده عمل کند و اثر بخش باشد.



* نظر شما در این باره چیست؟


۱۴ تیر ۹۷ ، ۱۶:۱۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بیگی

رفتار درست... ؟!

     چند روز پیش از مسیری می گذشتیم که به چراغ قرمز برخوردیم و منتظر شدیم تا چراغ سبز شود. مثل خیلی از نقاط شهر مردان، زنان و کودکانی بین ماشین ها مشغول رفت و آمد و خرید و فروش یا پاک کردن شیشه ی ماشین ها بودند.



     در همان حال آقایی اسفند به دست، در حال گذر از کنار ماشین ما بود و درست همان لحظه خانم بنده مشغول جستجوی کیف شان بودند. آن آقا مدتی منتظر ماند و فکر می کرد، ما در جستجوی پول هستیم تا به ایشان بدهیم. البته پول در کارت بانک بود و ما اصلا پول نقد همراه نداشتیم.

     در همین لحظه چراغ سبز شد و ما مجبور شدیم برویم و در ادامه ی مسیر هم امکان ایستادن نبود. تنها کاری که از مَنِ درمانده برآمد، این بود که شیشه را بدهم پایین و از آن آقای اسفندی عذرخواهی کنم.



     بعد از گذشتن از چراغ تا رسیدن به منزل با خانم بحث کردیم که چرا در آن لحظه باید کیفتان را جستجو کنید و آن سوء تفاهم برای آن آقا پیش بیاید؟!

     گاهی اوقات کار ساده ای را از روی عادت انجام می دهیم و ابدا به دور و بر و اطرافیان خود توجه نداریم که این حرکت یا رفتار ساده ی ما، چه اثر مثبت یا منفی بر آن ها خواهد گذاشت!

     خوب است بیشتر مراقب اطراف خود باشیم و در کارهایمان نیز ـ هر چند ساده و بی اهمیت به نظر برسند ـ بیش از پیش دقت کنیم تا ناخواسته باعث ناراحتی و دلگیری کسی نشویم.


۰۷ تیر ۹۷ ، ۱۴:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

انرژی ... !

     ما آدم ها حال روحی یکنواخت و یکسانی نداریم. گاهی اوقات بسیار سرحال و شادابیم و سرشار از انرژی. تا جایی که با نگاه، صحبت و هم نشینی، به دیگران انرژی فراوانی می دهیم و حال همه را خوب می کنیم و حال خودمان نیز بهتر می شود.

     بعضی روزها اما اوضاع جور دیگری است. حال مناسبی نداریم و منبع انرژی سبز نشاط و زندگی بخشمان خالی است و حتی نای از جا برخاستن و نشستن را هم نداریم و دایم در رختخواب غلت می زنیم تا وقت بگذرد و کمی حالمان بهتر شود و دریغ که چنین نمی شود!


*****

     برای بهبود حال روحی و نجات از بدحالی باید از جا برخیزیم و انرژی های منفی که در جسم و جانمان انباشته شده را دور بریزیم و فضای خانه را هم پر از انرژی مثبت و شورانگیز زندگی، سلامتی و عشق کنیم.

     بهترین راه، ابتدا دوش گرفتن با آب ولرم و در صورت امکان، آب سرد است. بعد باز کردن در و پنجره ها برای بیرون رفتن هوای اتاق است. برای سریعتر شدن این کار، می توانیم از کولر و یا فن و هود آشپزخانه استفاده کنیم. بعد کمی نرمش برای دور شدن سستی و خواب آلودگی که این نرمش می تواند پیش از حمام هم انجام شود. 

     آخرین مرحله زنگ زدن به دوستان و بستگان سرشار از انرژی و کمی گفتگو با آن هاست و هنگامی که حالمان بهتر شد، می توانیم به نزدیک ترین پارک برویم و کمی قدم بزنیم و یا روی نیمکت بنشینیم و از تماشای مردم، درختان و حیوانات لذت ببریم. روز و شبتان سرشار از انرژی!!

۰۲ خرداد ۹۷ ، ۱۲:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

میهن ِ آباد! (4)

     پیمان نهم: وقتی در جمع دیگران حاضر می شویم، سر و وضع مرتب داشته باشیم و لباس مناسب و تمیز بپوشیم. لباس تمیز و مرتب مهم است و نه لباس نو و جدید! انسان مرتب و منظم بر روی دیگران تاثیر مثبت می گذارد و دیگران نیز در باره ی او قضاوت بهتری خواهند داشت. 

     فردی که برای خود، اطرافیان و مخاطبانش ارزش قائل باشد؛ سعی می کند، در حد توان و امکانات، با ظاهری آراسته در بین مردم حاضر شود. البته فراموش نکنیم افراط و تفریط همیشه دردسر ساز است و زیاده روی در خودآرایی هم باعث دردسر می شود. یادمان باشد؛ پاکیزگی نشانه ی ایمان است.

 

                                             *****

     پیمان دهم: تلاش می کنیم به عنوان یک انسان و یک ایرانی با فرهنگ، آستانه ی تحمل خود را بالا ببریم و به تمام اطرافیان و همکاران و افرادی که با ایشان برخورد داریم؛ احترام بگذاریم، حتی اگر نظر آن ها با ما یکی نباشد. 

     روشن است که چنین افرادی مورد احترام همه ی مردم قرار می گیرند، به قول معروف این افراد باجنبه اند و تحمل برد و باخت را دارند. اگر برنده شدند، مغرور نمی شوند و اگر بازنده شوند، رفتارشان غیرمنطقی نخواهد بود و پیروزی را به طرف مقابل یا همان برنده، تبریک می گویند.

 

*****        

     پیمان یازدهم: انسان اشرف مخلوقات و جانشین خدا بر روی زمین است! پس باید رفتاری شایسته و درخور یک انسان داشته باشد و با دیگران نیز، شایسته ی انسان بودنشان رفتار نماید و دچار این آفت رفتاری نشود که؛ آیا این فرد می تواند به من سود برساند و برایم مفید باشد یا نه؟ که اگر برایم مفید بود، با احترام و رفتاری درست برخورد کنم و در غیر این صورت، با او سرد رفتار نمایم.

     انسانیت آن است، که فارغ و جدای از سودمند بودن دیگران، به آنان به عنوان آفریده ی برتر خدا؛ احترام بگذاریم و گرفتار آفت های رفتاری آزار دهنده ی دیگران نشویم.


۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

میهن ِ آباد! (3)

     پیمان ششم: همیشه رفتار دیگران را نقد کنیم و نه فقط انتقاد؛ نقد یعنی گفتن خوبی ها و بدی ها یا بهتر بگوییم، نقاط مثبت و منفی در کنار هم! اما انتقاد یعنی گفتن ایرادها و اشکالات. فکر می کنم بسیاری از مردم نقد را می پذیرند، اما انتقاد را هرگز! به نظر می‌رسد، هدف نقد بیش تر سازندگی باشد و هدف انتقاد  بیش تر تخریب. متاسفانه این تصور بسیاری از مردم ماست.

     پس بهتر است، ابتدا خوبی‌های افراد پر رنگ مطرح شود و سپس با ادب و احترام ایرادهای جزئی آنان را نیز کم رنگ تر گوشزد کنیم. بدون شک این روش از سوی مردم بیش تر پذیرفته خواهد شد.

 

*****

     پیمان هفتم: خیلی مراقب گفتار و رفتار خود باشیم و بدانیم؛ بعضی رفتارها، در بعضی زمان ها و مکان ها درست و در بعضی مکان ها و زمان های دیگر نادرست است. مثلا یک جمله در حضور دوستان هم سن و سال ممکن است، بد به نظر نرسد؛ اما همین جمله در حضور افراد خانواده زشت باشد و باعث شرمندگی ما شود.

     به قول معروف: " هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد! "

 

*****

     پیمان هشتم: بکوشیم هیچ وقت ناراحت و عصبانی نشویم؛ واگر عصبانی شدیم، به یاد داشته باشیم، انسان عصبانی هیچ گاه یک تصمیم منطقی نمی گیرد و رفتار عقلانی از خود نشان نمی دهد.

     پس ما که یک انسانیم، باید ابتدا از چاله و گودال عصبانیت بیرون بیاییم و بعد با آرامش در کنار اطرافیان به سخن گفتن و انجام کارها بپردازیم.

     برای بیرون آمدن از چاه عصبانیت، می توانیم چند بار ذکری را تکرار کنیم، مثل صلوات ، الله اکبر ، لااله الاالله ، …  و برای کاستن از شدت ناراحتی با صدای بلند شروع کنیم، تا کم کم با کاهش عصبانیت، صدایمان را پایین بیاوریم، تا جایی که آرام شویم و بعد خدا را شکر کنیم که تصمیم عجولانه نگرفتیم و کار غیر منطقی انجام ندادیم. ان شاﺀالله هیچ وقت از تصمیم و کار هنگام عصبانیت، پشیمان نشویم و بتوانیم بر خود مسلط شویم، آن گاه به کار و زندگی خود برسیم.

۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

لختی بخند، خنده ی گل زیباست!


     لبخند؛

          آری! فقط یک لبخند، بزرگ ترین هدیه ی رایگانی است که می توانیم به خانواده و اطرافیان خود بدهیم و حال آنان را با این کار بهتر کنیم. اگر همواره لبخند بزنیم، چین و چروک چهره مان هم کم تر می شود و پوست صورتمان شاداب تر خواهد شد. 

          ناگفته پیداست، وقتی حال کسانی که با آنان برخورد می کنیم، خوب باشد؛ ما نیز از این موج انرژی مثبت بهره مند شده و شاداب تر خواهیم شد. لبخند مانند سلام در هنگام برخورد با دیگران، اعلام این نکته به آنان است که؛ نگران نباشید، از طرف ما هیچ آسیبی به شما نخواهد رسید و شما در کنار ما در امان هستید! 

          این نکته رفتارهای ما با اطرافیان و همشهریان را بهبود خواهد بخشید، زیرا لبخند اعلام سلامت روح و روان ماست و در وجود دیگران، به ویژه اطرافیانی که با ما برخورد می کنند؛ آرامشی فراوان به وجود می آورد.        

۲۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۳:۲۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی