بعضی وقت ها آن قدر گرفتار دردسرها و مشکلات
زندگی می شویم که متوجه نعمت های فراوان و باارزشی که در اطرافمان داریم، نمی شویم
و شروع به بدگویی از این، آن، زمین و آسمان می کنیم و اصلا به این نکته توجه
نداریم که این بد رفتاری ها، فقط حالمان را بدتر می کند و بس!
اگر کمی، فقط کمی دقت داشته باشیم؛ متوجه
انبوه بی شمار نعمت هایی می شویم که در اختیار داریم و اکنون در حال استفاده از آن
ها هستیم. هر عضو سالم بدن و در مجموع سلامتی جسم، روح و روان، از بزرگترین نعمت های خدا هستند! هم چنین داشتن یک خانواده ی سالم و دلسوز که مراقب ما و کج خلقی های مان هستند و با
وجود این تحمل مان می کنند و دوستمان دارند!
دیگر خانه ای که در آن به راحتی سر بر بالین
می گذاریم و هنگامی که حوصله ی هیچ کسی را نداریم، در آن به آغوش تنهایی پناه می
بریم و کسی مزاحممان نمی شود. خودمان کاری داریم یا کسی هست که درآمدی دارد و
هزینه های زندگی مان را تامین می کند و مجبور نیستیم به این و آن رو بزنیم و خودمان را تحقیر کنیم و دچار رنج و سختی بشویم!
کشوری که در مقایسه با بسیاری از کشورها امنیت دارد و با خیال راحت و آسوده در آن زندگی می کنیم. دوستان، بستگان و اقوامی که با
دیدنشان گل از گلمان باز می شود و خاطرات شیرین و دوست داشتنی با آنان داشته و
داریم که با یادآوری آن ها دلمان غنج می رود و شاد می شویم و حال خوبی پیدا می
کنیم!
و نعمت های بی شمار دیگر .......... !
اما؛
اما همه ی این ها، حق ما به عنوان انسان و
اشرف مخلوقات خداوند است و این چیزی از مسئولیت کسانی که اداره ی امور کشور را در
دست دارند، کم نمی کند و باید بیش از این امکانات در اختیار ما باشد و زندگی بهتری
داشته باشیم! این امکانات که در اختیار همه ی مردم ماست، مربوط به ده ها سال پیش جهان است و مردم ما لایق امکانات بهتری نسبت به گذشته هستند! و این سخنان به هیچ روی
انکار مشکلات و رافع مسئولیت صاحبان قدرت در جامعه نیست!!
به هر حال می خواهم بگویم، اگر ما فقط متوجه
نکات منفی و اشکالات باشیم، خودمان هم دست به کار شده ایم تا حال خودمان را خرابتر
کنیم و با بازگویی ایرادات و اشکالات برای خودمان، کمکی به رفع آن ها نکرده ایم!
بلکه می توانیم به جای نداشته ها، از داشته هایمان برای هم بگوییم و از آن ها لذت
ببریم و حس خوب و مثبتی پیدا کنیم و حالمان بهتر شود!