یکی از فضیلت‌ها و نیکی‌های اخلاقی، انصاف، مروت و جوانمردی است.

 

این صفت از برجسته‌ترین ویژگی‌های انسانی است که ریشه در روح و وجودی پاک دارد و تمام انسان‌ها هنگام تولد ـ چون دیگر ویژگی‌ها ـ آن را به صورت بالقوه در خود و با خود دارند.

 

اما در سال‌های نخستین زندگی و در اثر برخورد و مشاهدۀ رفتار دیگران، کم کم این ویژگی به دلیل کمتر استفاده شدن، خاموش و کمرنگ می‌شود و تاثیرش را در اندیشه، گفتار و رفتار آدمی از دست می‌دهد.

 

این اتفاق برای بسیاری از نیکی‌های اخلاقی، در وجود بیشتر انسان‌ها پیش می‌آید و نتیجه آنکه در جامعه شاهد بی‌اخلاقی‌ها و گاه بداخلاقی‌های افراد، تشکل‌ها، احزاب، گروه‌ها و ... نسبت به هم هستیم.

 

روشن است که عامل اصلی دور شدن از انصاف، غرور و تکبر و زیاده‌خواهی و گاه تمامیت‌خواهی برای خود، اطرافیان، هم‌گروهی‌ها و هم‌حزبی‌هاست!

 

اگر بپذیریم و باور داشته باشیم که تمام مردم جامعه به اندازۀ ما حق دارند از امکانات مهیا شده، استفاده کنند و از آرامش و آسایش بهره‌مند گردند، دیگر اینطور بی‌باکانه به دیگران نمی‌تازیم و در حق آنها ظلم و ستم روا نمی‌داریم.

 

فراموش نکنیم که هر چقدر قدرت و ثروت داشته باشیم، بالاخره روزی باید همه را رها کنیم و برویم و چه خوب است که هنگام بهره‌مندی از نعمت‌های الهی، دیگران را هم در این نعمت‌ها شریک گردانیم و لذت همراهی با مردم را با تمام وجود بچشیم!

 

بیایید بکوشیم؛ وجدانی بیدار و هوشیار داشته باشیم و حق دیگران را محترم بدانیم و بشماریم تا خداوند هم نعمت‌های بی‌شمارش را چون باران بر سر ما بباراند. چنین باد!