حتما برای شما هم پیش آمده که به دوره یا
کلاس موفقیت یا آموزش مطلبی رفته اید و وقتی برای اطرافیان و دوستانتان از آن
مطالب با ارزش و مفید و تغییراتی که در فکر، نگرش یا رفتار شما ایجاد کرده، صحبت
کرده اید؛ در کمال بی اعتنایی و ناباوری یا دستاوردهای شما را نادیده گرفته اند و
یا شما را مسخره کرده اند که وقت و پول خود را تلف کرده اید!
به راستی دلیل این برخورد حضرات (؟!) با ما چه
می تواند باشد؟ آیا از دانش و معلومات بیشتری برخوردارند یا دلسوزند و می خواهند
به ما کمک کنند یا مسئله چیز دیگری است! شاید توان مالی برای شرکت در این جلسات را
ندارند یا در عین علاقه به این کلاس های آموزشی، از واکنش دیگران بیمناکند و نمی
توانند این کار خود را برای دیگران توجیه کنند و از مسخره شدن می ترسند؟
اساسا مردم ما ـ به دلیل اعتماد به نفس پایین ـ گاهی بیش از حد
به واکنش دیگران بها می دهند و برای آنان ارزش قائلند. اگر این اطرافیان و دیگران
صاحبنظر در آن رشته باشند، جای بسی خوشحالی است که ما را راهنمایی کنند تا به چاه
نیفتیم و گرفتار نشویم. اما بیشتر وقت ها این افراد دایه ی دلسوزتر از مادرند و
بدون دلیل ادعای کرامات و معلومات دارند!
بزرگان تاکید دارند؛ برای انجام هر کار از
اهل فن و صاحبنظران همان رشته اطلاعات بگیرید؛ سپس با چند نفر از اطرافیان دلسوز و
بی غرض خود مشورت کنید و تصمیم نهایی را با توجه به نظرات این دو گروه بگیرید تا
دچار ضرر و زیان و پشیمانی نگردید!
اما ما معمولا با خاله خانباجی ها راحت تریم
و به نظرات ایشان بیشتر بها می دهیم! البته منکر تجربه های مفید بزرگترها نباید
شد، اما خداوند عقل هم به ما داده و ثواب دارد، از آن استفاده کنیم و هر کاری را
با معیار عقل بسنجیم و اگر عقلمان آن را تایید کرد، انجام دهیم.
یادمان باشد، کمتر دیگران را قضاوت کنیم تا
به دام قضاوت عجولانه و بیجای دیگران گرفتار نشویم. امام صادق (ع) در حدیثی نزدیک
به این معنا فرموده اند: اگر فردی را برای کاری سرزنش کردید، نمی میرید تا در آن
شرایط قرار بگیرید و حال آن فرد را تجربه کنید!
به خدا پناه می بریم از این که بدون آگاهی
سخنی را بر زبان آوریم که نه تنها سودی به حال کسی ندارد، بلکه برای دیگران و خودمان
زیان آور نیز هست!