امروز پس از سال ها دوستی (؟!) را دیدم و با او
از روزهای خوش و ناخوش گذشته سخن گفتم و با هم درد دل کردیم. یاد بعضی ماجراها که
با دوستان دیگر داشتیم به خیر؛ و البته یادآوری برخی ماجراها نیز اصلا خیر
نیست که هیچ، بلکه باعث آزار روح و جان آدم می شود.
امام علی (ع) می فرماید: « ضَربُ الِّلسَانِ
اَشَدُّ مِن ضَربِ السِّنَانِ: زخم زبان از زخم نیزه بدتر است. » حتما این ضرب
المثل مشهور را هم شنیده اید که: ( زخم شمشیر خوب می شود؛ اما زخم زبان هیچ وقت
خوب نمی شود! ) مولوی نیز در مثنوی داستانی در باره ی همین ضرب المثل و همین موضوع
دارد، که بسیار زیباست و علاقه مندان می توانند بدان مراجعه کنند.
نمی دانم برخی افراد چگونه شخصیتی دارند؛ که حاضر
می شوند، به راحتی روح و روان و اعصاب دیگران را عرصه ی تاخت و تاز بی رحمانه ی
خود قرار دهند و ابدا به این موضوع نمی اندیشند؛ که ممکن است، آسیب های ناشی از
سخنان گهربار (؟!) ایشان، غیر قابل جبران باشد و یا به سختی جبران شود.
به قول بزرگی تا وقتی تیر از چلّه ی کمان رها
نشده، می توان جلو حرکتش را گرفت؛ اما هنگامی که تیر رها شد، دیگر کاری از دست
انسان بر نمی آید و این که به کدام هدف و چگونه برخورد می کند؛ به اختیار پرتاب
کننده نیست! پس چقدر خوب است؛ پیش از گفتن مطلبی به عواقب احتمالی که ممکن است، به
وجود بیاورد؛ بیندیشیم و اگر دیدیم، سخنان ما کسی را نمی آزارد و دلی را نمی شکند،
آن گاه به بیان سخن بپردازیم.
درود! ما همه انسانیم و اشرف مخلوقات! باید بکوشیم؛ شایسته و انسانی، با تمام آفریدگان خداوند رفتار کنیم! در این گفتمان تلاش می کنیم؛ با یاری شما هم اندیشان و هم وطنان بِه آیین - با هُشداری آرام - انسانیتِ خفته در جانمان را بیدار سازیم. امید که بتوانیم. بدرود!