دوست من سلام؛
در این پست از شما خوانندگان محترم خواهش می کنم، نظرتان را در باره ی مطالب وبلاگ بفرمایید و اگر پیشنهادی دارید که می تواند به ما کمک کند، از بیان آن دریغ نورزید.
چشم به راه مطالب زیبا و مفیدتان هستم. پیشاپیش از همیاری و همکاری شما عزیزان صمیمانه سپاس گزارم! حق نگهدارتان!
دوستان سلام
از تمام عزیزانی که پیشنهادها و نظرات خودشون رو در خصوصی یا همین جا اعلام کردند، صمیمانه سپاس گزارم و تلاش می کنم ازشون استفاده کنم. از این که به من کمک کردید و همراهم بودید، ممنونم. حق نگهدارتون!
امروز بعد از مدت ها خدا قسمت کرد بتوانم، در نماز جماعت مسجد شرکت کنم. مدت ها بود که کمر درد داشتم و دیسکم آسیب دیده بود و امکان رکوع و همین طور سجده ی طولانی را نداشتم. چند روزی آن قدر حالم بد شد که نماز را نشسته و در حالی که به پشتی تکیه داده بودم و از درد گریه می کردم، خواندم. آن روزها فکر می کردم که فلج شده ام و دیگر نمی توانم مثل آدم(!) نماز بخوانم.
اما با لطف حق نرمش های خاصی را در طول چند ماه انجام دادم و با مراقبت و رعایت بعضی مسائل کم کم حس کردم که حالم بهتر شده است. بالاخره امروز حالم به قدری خوب شد که توانستم، با لذت در نماز جماعت حاضر شوم، جای همگی خالی! خدایا به خاطر تمام نعمت هایت سپاس گزارم!
***
گاهی اوقات کار ساده ای را به طور روزمره انجام می دهیم و فکر می کنیم؛ چرا مثل فلان شخص آن امکانات را در اختیار نداریم، اما وقتی گرفتار درد یا بیماری یا ناتوانی می شویم، قدر روزهای خوشمان را می فهمیم.
باید برای هر کاری، حتی نفس کشیدن هم خدا را شکر کنیم و یادمان باشد، ساده ترین کاری را که ما به راحتی انجام می دهیم، بعضی افراد حسرت انجامش را می خورند. دوستانی داریم که در زمان جنگ شیمیایی شده اند و هنگام بهار با ماسک مخصوص هم نمی توانند، در فضای آزاد رفت و آمد کنند و نفس کشیدن برایشان واقعا دشوار و دردناک می شود.
انسان باید همیشه تلاش کند تا از نعمت های الهی، امکانات لازم برای زندگی راحت تر خود و خانواده اش را فراهم کند. اما برای تمام داشته هایش از کوچکترین چیز تا بزرگترین و مهم ترین آن ها، مثل سلامتی خدا را شکر کند. در این صورت خداوند نیز بر ثروت و دارایی اش می افزاید.
« شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر نعمت، از کَفَت بیرون کند! »
« مولوی »
- خسته نباشی سرکار! چند ماه خدمتی ؟ ...
گاهی اوقات همین جمله های ساده ـ سلام، احوال پرسی، خسته نباشی، خداقوت، تشکر و ... ـ به سربازان داخل برجک های نگهبانی، پلیس های سر چهار راه یا در جاده های بین شهری، کارکنان ایستگاه های امداد و نجات هلال احمر، ماموران محافظت پارک ها، پاکبان ها (همون رفتگرهای عزیز و زحمت کش خودمون!)، مادربزرگ ها و پدربزرگ هایی که توی پارک کنار هم نشستند، کارکنان مراکز درمانی و ... به اطرافیان ما انرژی بیشتری می ده و نشون می ده که ما اون ها رو می بینیم و بابت بودنشون و زحماتی که می کشند، ازشون سپاس گزاریم.
با این کار خستگی شون کمتر می شه و احساس بهتری پیدا می کنند. وقتی ما قدرشناس هموطنانی باشیم که عمرشون رو برای راحتی و آسایش ما اختصاص دادند، اون ها توان بیشتری پیدا می کنند و نتیجه ی کارشون هم مردم رو راضی تر می کنه و هم خودشون لذت بیشتری از خدماتشون می بَرند.
کاش کمی بیشتر حواسمون به دور و برمون باشه و با دقت بیشتری به اطرافیان و کارهاشون نگاه کنیم و متوجه باشیم که چقدر در زندگی ما عزیز و مهم هستند و این نکته رو بهشون یادآوری کنیم. بهتره از خانواده یعنی؛ پدر، مادر، برادر، خواهر و فامیل شروع کنیم و به همشهریان و هموطنان عزیزمون برسیم.
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد !
یکی دو سال پیش، کانالی با عنوان « میهن آباد » در تلگرام ساختم و دوستان زیادی را به آن کانال دعوت کردم و پس از حدود هفده پُست، تنها هفت نفر باقی ماندند که بعضی از آن عزیزان نیز به خاطر رودربایستی از کانال متواری نشده بودند. به هر روی در آن کانال - که با پیشنهاد دوستان راه اندازی شده بود - عهد بستیم که برخی موارد را در رفتارهایمان مراعات کنیم و به دیگران نیز یادآوری نماییم، ولی با فرار دوستان کار نیمه کاره باقی ماند و به نهایت نرسید.
اگر خواست خدا بود، در پُست های بعدی، آن عهدها را می آورم تا ببینید که اگر بعضی نکات ساده را رعایت کنیم، تا چه اندازه در بهبود رفتارهای اجتماعی مان اثر مثبت دارد.
همیشه این مطلب یعنی انتقاد از گفتار، رفتار و عملکرد، مورد بی مهری واقع شده و حتی کسانی که به ظاهر از انتقاد استقبال کرده اند، در واقع از آن بیزارند و حاضر به پذیرش مسئولیت اجتماعی خویش در این زمینه نیستند. انسان ذاتا موجودی از خود سپاس گزار و دارای حُبّ ذات است و تحمل ایراد گرفتن از خود را ندارد. البته حساب انسان های خودساخته و کسانی که روح بزرگی دارند، جداست.
اما اگر ما خواهان تغییر در رفتار مردم هستیم، باید از خود شروع کنیم و به قول معروف: « رُطَب خورده منعِ رُطَب کی کند؟ » اگر ما به درستی مطلبی که می گوییم، ایمان داریم؛ باید بدان عمل کنیم تا دیگران نیز ما را همراهی کنند. پیامبر اکرم (ص) فرمود: « با رفتارتان مردم را دعوت کنید، نه با گفتارتان! »
با توجه به این گفتار ارزشمند رسول خدا (ص)، اکنون نیز پیش از بیان هر نکته و مطلبی، نخست در حد توان در جهت اجرای آن خواهم کوشید و سپس مطلب را مطرح خواهم کرد تا مصداق « عالم بی عمل » نباشم. امیدوارم که اینگونه شود. حق یاورتان!