۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مسافر» ثبت شده است

ثروت ِ خوب یا بد؟!


     همگی ما از دوران کودکی تا به امروز شنیده و خوانده ایم که به جای دل بستن به دنیا و نعمت هایش، باید به فکر آخرت و بنای خانه ای آباد در آنجا باشیم، زیرا این دنیا مانند کاروانسرایی است که ما چون مسافری چند روز در آن مهمانیم و خانه ی ابدی ما در آخرت است و به زودی به آن سو حرکت خواهیم کرد.

     اما در آموزه های دینی ما و گفتار و کردار بزرگان دین، از دنیا به تنهایی بدگویی نشده است؛ بلکه « دل بستن به دنیا و آلوده شدن به آن » است که نهی شده است. یعنی دنیا نباید معشوقه ی ما باشد و بس! اما اگر از دنیا و نعمت هایش استفاده کنیم تا زندگی راحتی داشته باشیم، هیچ مشکلی پیش نمی آید.

     یعنی اگر دنیا در دستان ما باشد و در دل ما جایی نداشته باشد، می توانیم از آن برای بهبود زندگی دنیایی خود و دیگران بهره ببریم و خانه ی آخرت خود را نیز آباد کنیم و توشه ای پربار برای این سفر آماده کنیم.

     نگاهی به زندگی بزرگان دین و ائمه ی معصومین (ع) نشان می دهد که آن ها با تلاش زندگی راحتی برای خانواده ی خود فراهم کرده بودند و البته دیگران نیز از بذل و بخشش فراوان ایشان بهره ها می بردند. امام علی (ع) بارها نخلستان های بزرگی احداث کرد و به محض به بار نشستن، آن را وقف فقرا و یتیمان نمود.

     این نکات و آموزه ها نشانگر آن است که دنیا به منزله ی مرکز تدارکات و پشتیبانی است و ما باید بکوشیم توشه ای شایسته برای سفر ابدی خود آماده کنیم و ناگفته پیداست که انسان مسافر در کاروانسرا نیز به امکانات فراوانی برای خوراک، پوشاک، مسکن و ... نیاز دارد. اما مسئله ی مهم آن است که در دنیا و نعمت هایش نباید غرق شد و از آخرت غافل ماند و یادمان باشد که راه آخرت از دنیا می گذرد.

۲۲ مرداد ۹۷ ، ۱۰:۰۰ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید بیگی

تن آدمی شریف است به جان آدمیت ... !

     چندی پیش مسافر تاکسی شدم برای رفتن به گوشه ای از این شهر بی در و پیکر! در میانه ی راه مادربزرگی دست بلند کرد و راننده ی میانسال، ماشین را نگه داشت. مادربزرگ با کمک مسافر عقبی سوار شد و ماشین به راه افتاد.
     هنوز دویست قدم نرفته بودیم که مادربزرگ با دعا به جان راننده اعلام کرد که می خواهد پیاده شود. راننده ماشین را با کمی غُرغُر نگه داشت و مادربزرگ باز هم با کمک مسافر عقبی به کُندی و با آرامش پیاده شد، در حالی که هنوز به دعاگویی مشغول بود. بعد تا کنار خیابان عقب عقب رفت و لب جدول نشست تا نفسی تازه کند.
     راننده ی عصبانی ترمز دستی را با صدایی وحشتناک کشید و از ماشین پیاده شد. سپس به مجادله با مادربزرگ مشغول شد و ابدا توجهی به خواهش های او و پادرمیانی ما و دیگر مسافران نکرد. مادربزرگ که پولی همراه نداشت، از او خواست گذشت کُنَد و او را در برابر مسافران و رهگذران شرمنده نسازد. اما راننده گوشش بدهکار این حرف ها نبود و ساز خودش را می زد.
     بالاخره با اصرار فراوان راننده راضی به حرکت شد و با عباراتی نه چندان زیبا، مادربزرگ بیچاره را آباد کرد. مبلغ کرایه آن قدر ناچیز بود که همه از برخورد راننده با پیرزن بیچاره تعجب کردند.
     این گونه برخوردها حتی اگر یک در میلیون باشد، باز هم برای مردم ما و جامعه ی ما نازیباست و ناشایسته! امیدواریم کمتر شاهد این صحنه ها باشیم.
۰۲ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی