۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جهان» ثبت شده است

الفقر فخری


     پیامبر (ص) در حدیثی فرموده اند: « فقر افتخار من است. » من تصور نمی کنم، جایی که خداوند پیامبرش را « رحمه للعالمین » نامیده است و انسان را اشرف مخلوقات؛ بیاید و فقر، نداری، گرسنگی و بیچارگی را افتخاری برای انسان ها بداند.

     فکر می کنم منظور از فقر در این جا بی پولی و نداری نیست، بلکه منظور نشان دادن نیاز ما به خداوند بی نیاز است و این که ما اسیر دنیا و مادیات نشویم؛ وگرنه استفاده از نعمت های دنیایی حق ماست!

     روایات دیگری نیز داریم که؛ « شکم گرسنه دین و ایمان ندارد. » یا این حدیث که؛ « چیزی نمانده تا فقر به کفر تبدیل شود! » و ... . این جا فقر همان فقر مادی باید باشد و ما تا می توانیم، باید از این فقر فرار کنیم و هیچ گاه بدان راضی نباشیم.

     در این رهگذر بخشی از این روایات را حاکمان و زراندوزان در بین مردم رواج می دهند و تبلیغ می کنند، تا مردم از مال و ثروت و دارایی دوری کنند و زمینه برای ثروت اندوزی خودشان آماده و مهیا گردد.

     ابوذر یار باوفای پیامبر بارها فریاد می زد: تعجب می کنم، در کنار خرابه ی فقرا، حاکمان کاخ های بزرگ و سبز می سازند و این مردم برای گرفتن حق خود هیچ تلاشی نمی کنند!

     جهان هستی برای استفاده ی ما خلق شده است؛ حال آیا ممکن است خداوند به انسان ها بگوید؛ از این نعمت هایی که برایتان آفریده ام، استفاده نکنید و رنج و سختی و عذاب بکشید؟!! اگر این عذاب و سختی را تحمل کردید، در قیامت اجر فراوان تر و بهتر به شما می دهم!! ما می توانیم در دنیا از نعمت های الهی به بهترین شکل استفاده کنیم و در عین حال در مسیر راستی و درستی قدم برداریم.

     در طول تاریخ حاکمان و گروهی از دانشمندان وابسته به آن ها کوشیده اند؛ پاکی، انسانیت، جوانمردی، زندگی سالم و ایمان به خدا را درست مقابل ثروت، دارایی و آسایش و راحتی در دنیا قرار دهند و مردم را از آن نهی کنند و بگویند، اگر می خواهی سالم و پاک باشی و به خدا نزدیک شوی، باید فقیر بمانی و با سختی روزگار بگذرانی. نه ابدا چنین نیست و این سخن از پایه گزاف است.

     مومن کسی است که پول در دستانش فراوان دیده می شود، اما هیچ وقت در قلبش نفوذ نمی کند. یعنی به محض این که کسی نیازمند باشد، بدون پرسش به او کمک می کند.

     این رفتار عالی را در زندگی پیامبر (ص) و معصومین (ع) بسیار دیده و شنیده ایم. امام علی (ع) و فرزندانشان و دیگر ائمه دارایی فراوانی داشتند و کمک های مالی فراوانی به فقرا و نیازمندان می کردند اما هیچگاه برای سکه ای انسانی را نرنجاندند و به او ستم نکردند.


۰۶ تیر ۹۷ ، ۱۴:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

صداقت

« صداقت در جهان آیین ما باد          همه سرمایه ی آیینه این است! »

     کاش ما آدم ها هم مثل آیینه بودیم، یک رو و صادق و بدون تعارف! هر ایرادی می دیدیم، بدون رودربایستی، تمام و کمال و بدون چشم پوشی، مخفی کاری و دورویی به طرف مقابل می گفتیم.

     مهم تر از همه این که می گذشتیم و دفعه ی بعد که او را می دیدیم، با ذهنیتمان کاری نداشتیم و او را همان گونه که اکنون هست، می دیدیم؛ نه با تصویر ذهنی که به دیدار قبلی مربوط است و به حال امروز او هیچ ربطی ندارد!

     خدا گذشتگان مان را بیامرزد، قدیمی ها چقدر با صفا بودند و رُک و صریح و بدون ذره ای چشم پوشی مطالبی را که لازم بود، می گفتند و دفعه ی بعد طوری با طرف مقابل رفتار می کردند، انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است.

     هنگامی که از ایشان می پرسیدی: مگر همین آدم نبود که فلان خطا را انجام داد؟ می گفتند: آدمه و یک بار اشتباه کرده. کی ادعا داره که تا حالا اشتباه نکرده. مهم اینه که الان به اون اشتباهش ادامه نمی ده و فهمیده و تلاش می کنه، جبرانش کنه.

     قدیمی ها مثل آیینه، مثل بچه ها؛ دلشون پاک و بی آلایش بود و تمام وجودشون زلال و شفاف! همین صداقت و یکرنگی، محبت رو بین اون ها بیشتر می کرد. کاش ما هم کمی مثل اون ها باشیم!

۲۸ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

من نبودم، دستم بود ... !

     خدایی که من و شما را آفریده، خوب می دانسته که ذات ما چگونه است و زمینه ی چه مسائلی در آن به طور بالقوه وجود دارد و در شرایط ویژه و با تلاش و پیگیری ما می تواند به فعلیت برسد و بالفعل شود. 

     بنا بر این در مقررات و قوانینی که برای زندگی ما قرار داده قطعا به این موضوع - یعنی استعداد های بالقوه و توانایی های آماده ی به فعلیت رسیدن ما - توجه داشته و روا نیست؛ ما بدون شناخت و مطالعه ی دقیق و منطقی از نوع بشر و توانایی های او، قواعد و قوانین خدایی را کنار بگذاریم و خود بدون تخصص و مهارت و دانش لازم؛ برای نوع انسان قاعده و قانون وضع کنیم.

     اما اگر احیانا در برخی جوامع، آن هم با شرایط خاص آن جامعه، به جواب و نتیجه ی نسبتا مناسب و البته نه مورد انتظار رسیدیم؛ این نسخه را برای تمامی انسان ها از هر رنگ و نوع و نژاد و شرایط، بپیچیم و انتظار داشته باشیم؛ که آن رهنمودهای انسانی ما بتواند تمامی جوامع بشری را به سرمنزل مقصود برساند.

     پس بهتر است به مشکلاتی که در برخی جوامع بر اثر افراط و تفریط در امری به وجود آمده، دقت کنیم و بعد از بررسی و دقیق موشکافانه ی موضوع تصمیم به ایجاد مقررات ویژه، آن هم با دیدگاه انسان مدارانه و متکی به توانایی های صرفا انسانی نوع بشر داشته باشیم. 

     از این دست تجربه های بی سرانجام کم ندیده ایم و اکنون نیز با بسیاری از آن ها دست به گریبانیم. البته با کمک گرفتن از روش های دقیق علمی و با توجه به ویژگی های فطری بشر و قوانین الهی موجود در جهان پیرامون، می توان به مقرراتی دست یافت و روی آورد، که بشریت را به سرمنزل مقصود رهنمون گردد.

     انسان ذاتا موجودی است، دارای حب ذات و این ویژگی باید در انسان ها وجود داشته باشد؛ تا برای ادامه ی زندگی خود تلاش و کوشش کنند. البته در این جا نیز چون دیگر موارد انسان ها دچار افراط و تفریط شده و با بیان این نکته که به عنوان اشرف مخلوقات پای به این جهان گذاشته اند، دست به تخریب جهان و موجوداتش به سود خود می زنند.

     اما هنگامی که دچار گرفتاری های حاصل از تخریب محیط و موجودات محل زندگی خود می شوند؛ فریاد برآورده و به دنبال مقصری می گردند، تا تمام کم کاری ها و بی توجهی ها را به گردن دیگری انداخته و خود را از به دوش گرفتن مسئولیت این کار و عذاب وجدان رها سازند.

     بارزترین و آشکارترین این مسائل استفاده ی بی رویه و نادرست انسان ها از جنگل، پوشش گیاهی و منابع طبیعی است، که به تخریب پوسته ی خاک و بی ثباتی زمین منجر می شود و با یک باران کوتاه و سریع سیلی راه می افتد، که انسان ها و تمام موجودات اطراف را با هم به کام خود می کشد و از هستی ساقط می کند.

     امیدواریم با احترام به هستی و موجودیت محیط زیست و موجودات ساکن این کره ی خاکی، جلوی این اتفاقات سهمگین و خانمان برانداز را بگیریم و دیگر شاهد از دست رفتن عزیزانی که چشم به راه آمدنشان از سفر هستیم، نباشیم. ان شاءالله!

۰۵ خرداد ۹۷ ، ۲۳:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی