چند
وقت پیش فیلمی در باره ی حیوانات از صدا و سیما پخش می شد که در باره ی میمون های آفریقایی
بود. بومیان آفریقا برای به دام انداختن میمون ها، حفره ای در بین ریشه های درختان
درست می کردند و گردو یا خوراکی دیگری را درون آن قرار می دادند.
میمون
برای برداشتن آن ماده ی خوراکی از درخت پایین می آمد و دستش را برای برداشتن گردو
داخل حفره می کرد و آن را در مشت می گرفت. سپس تلاش می کرد دست حاوی گردو را بیرون
بیاورد، اما دستش را مُشت کرده بود و دست حاوی گردو از همان سوراخی که داخل حفره شده بود،
بیرون نمی آمد.
بومیان
شکارچی فوری می آمدند و میمون بیچاره را می گرفتند. اگر میمون می دانست که برای
رهایی باید گردویی را که در دست دارد رها کند، دیگر گرفتار نمی شد. اما طمع میمون
مانع آزادی و نجاتش شد و او را به کام مرگ بُرد.
*****
ما
انسان ها نیز گاهی دستمان را مشت می کنیم و مال و ثروتی ناحق و حرام را در دست می
گیریم، تا از آن استفاده کنیم، غافل از آن که همین کار ما را به دام شکارچی قسم
خورده مان شیطان می کشاند و گرفتار دردسر می شویم.
تنها راه
رهایی و نجات از بلا و دردسر گرفتاری، رها کردن مال و ثروت حرام و ناحقی است که از
آنِ دیگری است و ما آن را در مشت گرفته ایم و به هیچ روی حاضر به رها کردنش
نیستیم. اگر کمی حواسمان جمع باشد و دارایی دیگران را از آنِ خود نپنداریم؛ اهل
نجات خواهیم بود.
نکته:
خوب است این نکته را برای فرزندانمان نیز روشن کنیم که در زندگی مراقب باشند و
ببینند که آیا این پول یا چیز دیگر آن قدر ارزش دارد که پاکی روح خود را در برابر
آن از دست بدهیم یا نه؟ و این که آیا داشتن آن چیز، ما را به خدا نزدیک می کند یا
در دام نفس و شیطان اسیر می سازد؟
شاید
در قفس امنیت، آب و غذا همیشه آماده باشد، اما اضطراب، تشنگی و گرسنگی در فضای بی
انتها و آزاد بر آن شرف دارد!!
۹۷/۰۳/۲۳
۰
۰
سعید بیگی