۵۲ مطلب با موضوع «بهبود فردی» ثبت شده است

دعاهای منتخب من

چالش انتخاب دعاهای مورد علاقه؛ پیشنهاد  آقای گوارای  عزیز!

 

هر انسانی که خداباور است؛ یعنی وجود خداوند آفریننده و مدبر امور جهان را باور دارد، قطعا به دنبال راهی برای ارتباط با پروردگار می گردد.

 

در این رهگذر بهترین مناجات ها و دعاها از زبان انسان های برگزیده (پیامبران و امامان علیهم السلام) و بزرگان و صالحانی که معرفت حق را درک کرده اند، صادر می شود.

 

این دعاها چه در لفظ و چه در معنا و مفهوم، بهترین ها هستند و آنچه را در ذهن و در دل داریم، به بهترین شکل و حالت بیان می کنند و خوب است از آنها استفاده کنیم.

 

البته برای ارتباط با خداوند تنها دلی شکسته و حال روحی خوش لازم است و میتوان بدون کلام نیز با او سخن گفت. چرا که از عمق وجودمان باخبر است و درد دلمان را می داند.

 

اما بزرگان فرموده اند: با این که خدا عالم به آشکار و پنهان جهان و دل های ماست؛ کار درست این است که نزد او اعتراف و اقرار به خطاها و گناهان کنیم و خواستۀ دلمان را در محضرش بگوییم.

 

این ارتباط هم حال ما را خوش می کند و هم ما را در رسیدن به خواسته هایمان یاری می رساند.

 

امیدواریم به خواسته های دلتان برسید. با خدا باشید و با خدا بمانید!

 

***

 

* دعاهایی که خیلی دوستشان دارم و گاهی دلم را هوایی کرده اند:

 

1. ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار.

 

2. الهی وفقنی لما تحب و ترضی.

 

3. لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین (ذکر یونسیه).

 

4. دعای سحر ماه مبارک رمضان.

 

5. دعای جوشن کبیر.

 

6. دعای کمیل.

 

7. دعاهای صحیفۀ سجادیه.

 

8. مناجات های شهید دکتر مصطفی چمران.

۲۹ مرداد ۹۸ ، ۰۷:۳۰ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید بیگی

چرا موفق نمی‌شویم؟

آنان که ذهنی نقاد و تیزبین دارند، به سادگی متوجه می‌شوند که بسیاری از مشکلات ما، به دلیل نداشتن اعتماد به نفس و ترس از پذیرش مسئولیت است.

 

ما در پی هدفی هستیم که دیگران در آن نقش داشته باشند.

 

یعنی کسی مسئول باشد تا در صورت عدم تحقق آن خواسته یا هدف؛ کسی باشد که بتوانیم تمام مسئولیت را بر دوش او بیندازیم.

 

و دائم غُر بزنیم و بنالیم که ما هیچکاره‌ایم و شما مسئولید و چرا این طور نشد و چرا آن طور نشد!

 

اگر بخواهیم واقع بین باشیم، باید تمام مسئولیت کارهایمان را بپذیریم و شوربختانه این کار از ما ساخته نیست!

 

معمولا 95 درصد انسان ها تسلیم شرایطی می‌شوند که دیگران برایشان برنامه‌ریزی کرده‌اند و تنها 5 درصد مسئولیت کارهایشان را می‌پذیرند.

 

و درست به همین دلیل است که این حدود 5 درصد از دیگران چند سر و گردن بالاترند.

 

یعنی همان‌هایی که در کسب و کار و زندگی موفق‌تر و پیشروترند، چون خودشان برنامه‌ریزی کرده‌اند.

 

ما هم اگر می‌خواهیم در زندگی پیشرفت کنیم، باید با آگاهی کامل مسئولیت تمام کارهایمان را بپذیریم و برنامه‌ای مطابق با توانایی‌ها و استعدادهایمان طراحی کنیم تا به هدفمان دست یابیم.

۲۲ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۲۸ ۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سعید بیگی

گلایۀ منصفانه

دیروز به دیدن وبلاگ یکی از دوستان قدیم در سایت بلاگفا رفته بودم. اما دیدم حدود یک ماه قبل از آنجا به بلاگ اسکای کوچ کرده است.


وقتی به آدرس جدیدش رفتم، احوالش را جویا شدم و دیدم هنوز هم مثل همان دوران قدیم با شور و عشق می نویسد.


مرحبا به این همه عشق و شور، جنب و جوش و سر زندگی!


واقعا انرژی گرفتم و خوشحال شدم، از انرژی مثبت فراوانی که در وجودش و در نوشته هایش موج می زد!


اما لحظۀ آخر چشمم به یکی از نوشته هایش افتاد که ناراحتم کرد.


این دوست بلاگفایی قدیم، در نهایت ناراحتی عبارتی را در بارۀ سایت بلاگفا گفته بود که من از او انتظار نداشتم.


هر چند به خاطر آسیب هایی که دیده، به او حق می دهم که از بلاگفا ناراحت و گله مند باشد.


اما به او گفتم: «دوست عزیز من و شما و بسیاری دیگر از دوستان دیگرمان که وبلاگی داشته یا داریم، به سایت بلاگفا مدیونیم.


هر چند بارها وبلاگمان دچار آسیب شد و زحمات چند ماهه و گاه چندساله مان بر باد رفت.


چون ما نوشتن را از سایت هایی مانند پرشین بلاگ و بلاگفا آغاز کردیم ـ اگر امروز خدماتشان آن چنان که باید چنگی به دل نمی زند ـ نباید ارزشی را که در آن دوران برای ما خلق کردند، نادیده بگیریم.»


دوست عزیز من با وجود ناراحتی زیاد، حرف مرا پذیرفت و گفت که آن عبارت را اصلاح می کند.


عزیزان وقتی از گفتار یا رفتار کسی می رنجیم، نباید کل شخصیت و وجود او را سرزنش کنیم.


چه بسا رفتارها یا گفتارهایی نیکو داشته که برای ما و دیگران منشا خیر بوده است.


بلکه بنا به فرمودۀ بزرگان؛ باید همان گفتار و رفتار ناهنجار او را سرزنش کنیم و از همان ویژگی نامناسب او انتقاد کنیم و خود فرد را زیر سوال نبریم!



۳۱ تیر ۹۸ ، ۱۵:۴۵ ۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
سعید بیگی

حُسن جویی



حتما شما هم خیلی از آدم ها را دیده اید که تا به کسی می رسند، شروع می کنند به ایراد گرفتن و به رُخ کشیدن تغییرات منفی یا مشکلات طرف مقابل:

 

ـ ... وای چرا این قدر موهات ریخته؟... پاک کچل شدی!...

ـ موهات رو رنگ می کنی، این قدر مثل شب سیاهه؟... آخه تو این سن و سال موهات باید سفید شده باشه!

ـ ببین چرا رنگ به رو نداری؟... از چیزی ناراحتی؟ نکنه ترسیدی؟ یا با کسی دعوات شده؟

ـ چرا می لرزی؟... با همسرت دعوات شده؟ کتکت زده؟ واسه چی؟...

ـ و ...

 

خوب است تا حد توان و امکان به دیگران در این سختی ها انرژی بدهیم و روحیۀ آنها را بهتر کنیم تا با انرژی مثبت بهتر به زندگی و کارشان برسند!

برای انرژی مثبت دادن به دیگران خوب است، حُسن جویی کنیم و نه چاپلوسی!

 

روش حُسن جویی: 1. نام شخص را بگوییم. 2. از او تعریف کنیم. 3. دلیل این تعریفمان را بیان کنیم.

این دلیل نشان می دهد که کلام ما چاپلوسی نیست!

دقت کنید، مفهوم حُسن جویی این نیست که در کشور ما همه چیز رو به راه است و به قول معروف: همه چیز گُل و بُلبُل است!

بلکه ما می خواهیم با انرژی مثبت دادن به همه در این شرایط و در هر شرایطی دنیا را جای بهتری برای زیستن کنیم!

 

حُسن جویی درست مقابل انتقاد است! بکوشیم از کسی انتقاد نکنیم!

اگر ناچار شدیم؛ نقد کنیم نه فقط انتقاد!

یعنی چند حُسن و خوبی از طرف مقابل بگوییم! بعد یک ایراد جزئی را نام ببریم و برایش راهکار هم بدهیم.

هم چنین ایراد را به تنهایی مطرح کنیم و از کار انتقاد کنیم و نه از فرد!


مثال: «برخورد تُند و خشونت آمیزت رو قبول ندارم. کار اشتباهیه!» به جای این عبارت: «اصلا قبولت ندارم. تو سر تا پا اشتباهی!»

 

*****

 

سایت دبیر فارسی dabirefarsi.com  با مطلب (آموزش و پرورش کارآمد) به روز است!


پیشاپیش از حضور گرم و نظراتتان در بخش دیدگاه های سایت سپاس گزاریم.


۲۲ تیر ۹۸ ، ۱۴:۳۸ ۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید بیگی

معرفی کتاب «لقمه کردن فیل»



ــ آیا خوردن فیل ممکنه؟ 

ــ بله! 

ــ چطور؟ 

ــ با لقمه لقمه کردن آن...!


***





در چیستانی می‌پرسد: «یک فیل را چطور می‌شود خورد؟» و پاسخ این است که: «لقمه‌لقمه!»


واقعیت این است که «قطره‌قطره» جمع گردد،‌ وانگهی «دریا» شود؛ و همیشه همین‌طور بوده است.


بگذارید سه جمله را در این زمینه از بزرگان نقل کنم:

 

«کارهای بزرگ با فَوَرانی از انگیزش انجام نمی‌شوند، بلکه با کنار هم قرار گرفتن چیزهایی کوچک است که به سرانجام می‌رسند.»


«کارهای کوچکی که هر روز انجام می‌دهید، در ساختنِ زندگیِ شما بیشتر نقش دارند تا کارهای بزرگی که هر از گاهی انجام می‌دهید.»


«یک تفاوت انسان‌های موفق و ناموفق، در این است که موفق‌ها، کاری را که باید، در زمانی که لازم است، انجام می‌دهند؛ هر حس و حالی که داشته باشند.»


***


مطلبی را که در چند سطر پیش نقل کردیم، از سایت آقای علی اکبر قزوینی، نویسندۀ کتاب «لقمه‌کردن فیل!» انتخاب کرده‌ایم.


این کتاب به آموزش نکته های ساده و آموزنده در زمینۀ مهارت و رشد شخصی می‌پردازد.


کتاب یاد‌ شده را می‌توانید در‌ قالب pdf و به‌ صورت رایگان از لینک‌ زیر (از‌ سایت اصلی) دانلود کنید.







لینک دانلود کتاب لقمه‌ کردن فیل )





دوستان گرامی؛ توجه فرمایید! 


ــ لطفا پس از کلیک کردن روی لینک بالا و وارد شدن به صفحۀ سایت آقای قزوینی؛ 

ــ ابتدا ایمیل خود را وارد کنید. 

ــ سپس لینک دانلود به ایمیلتان فرستاده می شود. 

ــ اکنون می توانید از طریق آن لینک کتاب را دانلود نمایید. گوارای وجودتان!




۲۱ خرداد ۹۸ ، ۰۰:۴۸ ۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
سعید بیگی

از تو حرکت؛ از خدا برکت!

یکی از مشکلاتی که در زندگی با آن دست به گریبانیم؛ تلاش فراوان و کُشنده، از لحظۀ شکل گرفتن یک ایده یا فکر در ذهنمان تا رسیدن به هدف یا نتیجۀ مورد نظر است.


جالب است بدانیم که این کار، گاهی مانند ترمز عمل می کند و سرعت ما در رسیدن به هدفمان را می گیرد.


زیرا در مسیر زندگی هم نَشیب (سرازیری) داریم و هم فَراز (سربالایی)!


وقتی در نَشیب هستیم، باید تلاش کنیم تا به قلۀ کوچک نزدیکمان (هدف های جزئی و میانی) دست یابیم.


هنگامی که در فَراز قرار گرفتیم، باید تلاش را کم کنیم تا با سرعت عادی خود به سمت نَشیب بعدی برویم.


در این لحظات تلاش فراوان، باعث افزایش سرعت و ناتوانی در کنترل کار می شود و ما را از مسیر اصلی خارج می کند و به دردسر می اندازد.


این چرخه (نَشیب و فَراز) تکرار می شود تا به قُلّه های بزرگتر و بالاخره بزرگترین قُلّه، یعنی هدف اصلی و مهم برسیم.


بهتر است هدف را با تحقیق و پژوهشِ درست و دقیق انتخاب کنیم. سپس هم زمان با تلاش و حرکت به سمت هدف، تمام توان روحی و جسمی خود را به کار بگیریم تا به هدفمان نزدیک تر شویم.


وقتی نهایت تلاشمان را به کار گرفتیم و در مسیر پیش رفتیم؛ در مسافت های پایانی، باید کار را هم از نظر فیزیکی و هم از نظر ذهنی رها کنیم تا به نتیجه مورد نظرمان برسد.


البته این زمانی است که ما تمام تلاش، کوشش و کارمان را کرده ایم و اکنون هیچ کمکی به ادامۀ کار نمی توانیم بکنیم و فقط باید منتظر بمانیم و همه چیز را به خدا بسپاریم.


خداوند به پاس تلاش های برنامه ریزی شدۀ ما، مسیر را برایمان روشن و هموار خواهد نمود تا به هدف از پیش تعیین شدۀ خود دست یابیم. از قدیم گفته اند: «از تو حرکت؛ از خدا برکت!»






۱۰ خرداد ۹۸ ، ۱۸:۳۰ ۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
سعید بیگی

رویاپردازی؛ بله یا نه...؟!

     هر یک از ما در طول زندگی تحربه هایی را پشت سر گذاشته ایم که برایمان ـ جدای ارزشمند بودن یا نبودن یا تلخ و شیرینی آن ـ خاطرات و ماجراهایی آرامش بخش را زنده می کند؛ چون برایمان آشناست!


     انسان همواره از چیزها، جاها و اتفاقات ناشناس و نامعلوم ترس و واهمه داشته و از آن گریزان بوده است. شاید دلیل این ترس، احساس ناامنی و اضطراب ناشی از آن است که گاه آن قدر شدید می شود که انسان را از پای در می آوَرَد.


     اما در این بین، فضاها و اتفاقات ناآشنایی هم وجود دارند که نه تنها باعث اذیت و آزار انسان نمی شوند؛ بلکه به انسان امید و آرامش می بخشند و گاه او را در مسیر زندگی یاری می کنند و با ایجاد انگیزه باعث سرعت گرفتن پیشرفت فرد می شوند.


     بیشتر این فضاهای دوست داشتنی و ناآشنا در خیالات و رویاهای انسان شکل می گیرند و دیده می شوند. انسان هنگامی که رویایی را در سر می پروراند، در واقع از محیط عادی و زندگی روزمره و یکنواخت خود خسته شده و آرزوی شرایطی بهتر و امکاناتی بیشتر را دارد.


     همین تصورات و خیالات هستند که به انسان انگیزه ی تلاش مضاعف می بخشند و به او در ادامه ی زندگی یاری می رسانند. به قول معروف: «تا رنج نَبَری، گنج نَبَری!»


     چنین انسانی برای رسیدن به تصورات و رویاهایی که برای آینده ی زندگی خویش ساخته است، برنامه ریزی دقیق می کند و به دنبال آن تلاشی چشمگیر از خود نشان می دهد و ناگزیر به تمام یا بخشی از آن رویای شیرین و زندگی دلخواهش دست خواهد یافت.


۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۲۶ ۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
سعید بیگی

فناوری، خوب یا بد...؟!


     به نظر شما فناوری یا به قول غربی ها تکنولوژی، خوب است یا بد؟


     من فکر می کنم؛ هیچ یک از امکاناتی که امروزه در زندگی انسان ها وجود دارد و زندگی را آسان تر کرده است، به خودی خود یا به قول عرب ها فی نفسه، ایراد و اشکالی ندارد!


     نکته ی مهم و اساسی آن است که این امکانات، در کجا و با چه هدفی به کار گرفته می شوند؟


     مثال ساده و معروفش همان چاقوی خودمان است که در آشپزخانه، ابزار بسیار مفید و حیاتی برای تهیه ی غذا در دست مادران است.


     باز همین چاقو در بیمارستان در دست جراحان متخصص، مشکلات جسمی بیماران را درمان می کند و آنان را به زندگی عادی و سالم باز می گرداند.


     ولی اگر در دست یک انسان خلافکار قرار گیرد، می تواند انسان یا موجودی دیگر را از هستی و زندگی ساقط کند.


     بنابراین به طور قطع و یقین نمی توان امکانات و فناوری های امروز مانند: « اینترنت، وب، شبکه های اجتماعی و به طور کلی فضای مَجازی و ... » را مُضر و زیانبار دانست و همگان را از آن برحذر داشت!


     بلکه مهم روش و هدف استفاده از آن است که گاه به رشد و بهبود فردی می انجامد و گاه باعث سقوط اخلاقی فرد و در صورت فراگیر شدنِ آسیب ها، به سقوط جامعه منجر می شود!


***


     ما عادت کرده ایم؛ بیشتر اوقات همه را با یک چوب برانیم و در موضوعات متفاوت که با هم اختلافات ماهیتی و شکلی دارند، یک نظر بدهیم و همه را یکسان قضاوت کنیم و ابدا به پیامدهای این رفتار نابخردانه ی خود توجه نداریم.


     خوب است، به جای حساس شدن در گفتار و رفتار دیگران، کمی هم به گفته ها و عملکرد خودمان دقت کنیم و بکوشیم، شیوه ای منطقی و خردمندانه در برخورد با اطرافیان در پیش بگیریم.


     عجولانه تصمیم گرفتن و بدون تفکر سخن گفتن و بیباکانه برخورد کردن، جز شرمندگی تحفه ای برای ما نخواهد داشت!


     کاش گفتار و رفتاری در پیش بگیریم که پس از انجام آن، گرفتار سرانجام ناخوشایندش نشویم و عمری در دادگاه وجدان خویش متهم و مجرم شناخته نشویم. چنین باد!


۲۵ اسفند ۹۷ ، ۰۲:۴۶ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

من می نویسم، پس هستم!

دکارت فیلسوف فرانسوی گفت: « من می اندیشم، پس هستم! » و من می گویم: « من می نویسم، پس هستم و می خواهم با نوشتن تا ابد زنده بمانم! »

***

     مدتی پیش گفتیم که هر نویسنده یا هنرمندی که اثر هنری می آفریند، قطعا برای مخاطب یا مخاطبین هنرنمایی می کند.

     حال این مخاطب، خاص باشد ـ درون خودش یا دیگری ـ یا مخاطبِ عام ـ دیگران ـ باشند که برای آنان قلم بزند و خلق اثر کند، فرقی ندارد.

***

     اما نکته ی دیگری که باید بدان توجه داشت، حالات روحی هنرمند در لحظه ی خلق اثر است که حتما باید خاص باشد و در حالت عادی انتظار « شاهکار » داشتن، به هیچ روی خردمندانه نیست.

     در واقع هنرمند باید یک حال خوش روحی و معنوی را تجربه کند تا بتواند تاثیری جادویی از هستی و خالق آن بگیرد و در اثرش به زیباترین صورت ممکن ـ البته در حد توان و امکاناتش ـ آن را بنمایاند.

     و میزان موفقیت هنرمند در این زمینه به کمیت (مدت زمان) و کیفیت (چگونگی) تجربه ی معنوی او باز می گردد!

***

     دوستان سایت « دبیر فارسی؛ dabirefarsi.com » افتتاح شد. علاقه مندان می توانند ما را در این سایت همراهی کنند. چشم به راه شما می مانیم!


۰۵ اسفند ۹۷ ، ۰۰:۳۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بیگی

برای چی و برای کی بنویسیم؟


     یکی از مشکلاتی که معمولا گریبان نویسندگان ـ به ویژه تازه کاران  ـ را می گیرد و آنان را به دردسر می اندازد و در واقع چالشی در کارشان ایجاد می کند؛ پاسخ به این پرسش است که: « چرا و برای چه کسی باید بنویسیم؟ »

     البته نویسندگانی که مدت ها سابقه ی نوشتن دارند از این مرزها گذشته اند و این مسائل کمتر برایشان پیش می آید. اما تازه کارها یا آنان که تازه دست به قلم شده و شروع به انتشار آثار و عرضه ی آن به عموم مردم زده اند، این مسئله را باید حل کنند تا بتوانند پیش بروند.

     در واقع بیشتر نویسندگان برای مخاطب و خواننده و جلب نظر و رضایت او می نویسند! البته بعضی مخاطب خاص دارند که یا خودشان و به قول معروف «دل خودشان» است یا فرد دیگری است که برای او می نویسند و ممکن است نویسندگانی هم باشند که برای عموم مخاطبان قلم به دست گیرند.

     و در این میان گروه کوچکی هستند که به قول « سینوهه پزشک مخصوص فرعون»، برای فرار از آزار دانایی و رهایی از عذاب نگاه داشتن مطلب یا رازی که ذهن و فکر را آزار می دهد؛ می نویسند و در هر صورت باید مخاطبی ـ چه در درون خود و چه در بیرون ـ داشت تا بتوان برای او نوشت!

     بنابراین روشن و آشکار است که برای واداشتن ذوق و هنر نویسندگی به ایجاد و آفرینش اثر، باید نوشته ها را در معرض دید و قضاوت خواننده و مخاطب قرار داد و طبیعی است که بازخورد و واکنش مخاطب نکته دان؛ حتی اگر یک نفر باشد بسیار راهگشا و کمک کننده خواهد بود.

     امیدوارم بیان این نکته برایتان مفید، قلمتان همواره نویسا و عمرتان پربرکت و برقرار باشد.

۱۲ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۰۴ ۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید بیگی