۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قضاوت» ثبت شده است

محبت خالص...!!


آی دخترا؛ آی پسرا؛


     اگه دنبال محبت خالص و بی غل و غش می گردید، فقط تو دل دریایی پدر و مادرتون پیدا می شه و بس! جنسش هم از جنس محبت خداست! برید و امتحانش کنید. حرف نداره! 

     راستی؛ هیچ وقت از روی خستگی ها و بی حوصلگی های پدر و مادر، در باره محبت و علاقه شون به خودتون قضاوت نکنید. دلشون دریای عشقه که ویژه و مخصوص شماست! شنا تو دریای عشق ارزانی شما عزیزان! حق نگهدارتون!


۲۶ مهر ۹۷ ، ۲۰:۵۸ ۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بیگی

قضاوت ناآگاهانه


     حتما برای شما هم پیش آمده که به دوره یا کلاس موفقیت یا آموزش مطلبی رفته اید و وقتی برای اطرافیان و دوستانتان از آن مطالب با ارزش و مفید و تغییراتی که در فکر، نگرش یا رفتار شما ایجاد کرده، صحبت کرده اید؛ در کمال بی اعتنایی و ناباوری یا دستاوردهای شما را نادیده گرفته اند و یا شما را مسخره کرده اند که وقت و پول خود را تلف کرده اید!

     به راستی دلیل این برخورد حضرات (؟!) با ما چه می تواند باشد؟ آیا از دانش و معلومات بیشتری برخوردارند یا دلسوزند و می خواهند به ما کمک کنند یا مسئله چیز دیگری است! شاید توان مالی برای شرکت در این جلسات را ندارند یا در عین علاقه به این کلاس های آموزشی، از واکنش دیگران بیمناکند و نمی توانند این کار خود را برای دیگران توجیه کنند و از مسخره شدن می ترسند؟



     اساسا مردم ما ـ  به دلیل اعتماد به نفس پایین ـ گاهی بیش از حد به واکنش دیگران بها می دهند و برای آنان ارزش قائلند. اگر این اطرافیان و دیگران صاحبنظر در آن رشته باشند، جای بسی خوشحالی است که ما را راهنمایی کنند تا به چاه نیفتیم و گرفتار نشویم. اما بیشتر وقت ها این افراد دایه ی دلسوزتر از مادرند و بدون دلیل ادعای کرامات و معلومات دارند!

     بزرگان تاکید دارند؛ برای انجام هر کار از اهل فن و صاحبنظران همان رشته اطلاعات بگیرید؛ سپس با چند نفر از اطرافیان دلسوز و بی غرض خود مشورت کنید و تصمیم نهایی را با توجه به نظرات این دو گروه بگیرید تا دچار ضرر و زیان و پشیمانی نگردید!



     اما ما معمولا با خاله خانباجی ها راحت تریم و به نظرات ایشان بیشتر بها می دهیم! البته منکر تجربه های مفید بزرگترها نباید شد، اما خداوند عقل هم به ما داده و ثواب دارد، از آن استفاده کنیم و هر کاری را با معیار عقل بسنجیم و اگر عقلمان آن را تایید کرد، انجام دهیم.

     یادمان باشد، کمتر دیگران را قضاوت کنیم تا به دام قضاوت عجولانه و بیجای دیگران گرفتار نشویم. امام صادق (ع) در حدیثی نزدیک به این معنا فرموده اند: اگر فردی را برای کاری سرزنش کردید، نمی میرید تا در آن شرایط قرار بگیرید و حال آن فرد را تجربه کنید!



     به خدا پناه می بریم از این که بدون آگاهی سخنی را بر زبان آوریم که نه تنها سودی به حال کسی ندارد، بلکه برای دیگران و خودمان زیان آور نیز هست!


۰۳ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۴۴ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید بیگی

همسایه ی خوب

     هنوز چشمام گرم نشده بود که با صدای وحشتناکی از جا پریدم و دور و برم رو نگاه کردم. بعد از خوردن صبحانه گفتم، چند دقیقه دراز بکشم. تازه چرتم برده بود که این صدای لعنتی...! منو از خواب پروند. سریع لباس پوشیدم و به کوچه رفتم. همه ی همسایه ها ریخته بودند بیرون!

     همه ایستاده بودند و با هم حرف می زدند و به یک طرف نگاه می کردند. من هم رفتم و اون قسمت رو نگاه کردم. همسایه ی محترمی که تازه تکه زمینی، رو به روی خونه ی ما خریده بود و می خواست خونه بسازه؛ ساعت هفت صبح داشت، تیرآهن خالی می کرد...!!

     وقتی همسایه ی جدید همه رو کنار هم دید، بی صدا سرش رو انداخت پایین و رفت توی ماشینش نشست. ما هم بی صدا برگشتیم خونه هامون. لابد خجالت کشیده بود و لازم نبود ما شکایت یا اعتراضی بکنیم.


***


     چند سال بعد ما تکه زمینی رو که کنار خونه مون بود، خریدیم و مشغول بنایی شدیم. یک روز عصر همین که از سر کار اومدم، از سر کوچه دیدم چند نفر جلوی خونه مون جمع شدند. نگران شدم و سریع خودم رو رسوندم و دیدم همون همسایه ی محترم از این که دو سه تا آجر رو بچه ها توی کوچه پخش و پلا کردند، نارحت شده و داره داد و فریاد می کنه!

     رفتم جلو و بعد از سلام و احوالپرسی با جمع، با همون لباس مرتب، آجرها رو جمع کردم و ریختم زیر دیوارمون. بعد کنار ایستادم و حضرت والا ماشینشون رو بردند داخل حیاط مبارک! من حق رو به همسایه مون دادم.


حال قضاوت با شما که رفتار ما درست بود یا رفتار آن همسایه ی محترم ...؟!


۲۶ تیر ۹۷ ، ۲۰:۵۳ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید بیگی

قضاوت ... !

     سال ها پیش از این، آقای علیرضا قزوه شاعر معاصر در مجموعه شعر « از نخلستان تا خیابان » عبارت های زیبایی را نقل کرده بودند، بدین مضمون:


     « ... دیروز در خیابان زنی را دیدم

که مانتو های سبک سامورایی را تبلیغ می کرد

با آستین های تنگ

مخصوص آنان که با تیمم نماز می خوانند!

و تاجری سه تیغه را

که به مرد شش میلیون دلاری محل نمی گذاشت!

هزار تا چاقو می ساخت همه را احتکار می کرد

در یک گوشه مردم با دو حلقه لاستیک خوشبخت می شدند

در بالای شهر به نیت چهارده معصوم آپارتمان های

چهارده طبقه می سازند؛

قاضی یی در یک روز

از دو طرف

سه بار سفارش شد

من کلاهم را قاضی کردم

 جهنمی شد!

مردم اما سوار سُرسُره ی بی خیالی شده بودند ... »


*****

     ما اما اصلا و ابدا عبرت نمی گیریم و برایمان مهم نیست! خداوند می بیند ولی اکنون قضاوت نمی کند و قضاوت را به روز جزا که روز قضا نیز خواهد بود واگذارده است؛ ما اما نه می دانیم و نه می بینیم ولی به سادگی قضاوت می کنیم و پا روی حق می گذاریم و خود را گرفتار می کنیم.

     شک نیست که قضاوت عجولانه و بی تدبیر، ما را به ورطه ی نابودی خواهد کشید! بدترین نمود قضاوت دیگران؛ شکستن دلشان، بردن آبرویشان و هَتک حُرمت به آنان است و پاسخ این حق الناس را به سادگی نمی توان داد؛ که خداوند حق الله و حق النفس را شاید ببخشد، اما هرگز حق الناس را نخواهد بخشید. چرا که صاحب حق دیگری است و حق خود را در دادگاه عدل الهی مطالبه خواهد کرد.

     باید از وسوسه ی شیطان و نفس پلید به خداوند پناه ببریم و حتی اگر به موضوعی در ارتباط با دیگری علم داریم، او را قضاوت نکنیم و ایمان و اعتقاد خود را بر باد ندهیم! که شایسته نیست در جایگاه قضاوت بنشینیم، در حالی که نه علمش را داریم و نه لیاقتش را ... !

۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۱:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی

میهن ِ آباد! (6)

     پیمان پانزدهم: به حریم خصوصی هم دیگر احترام بگذاریم و بدون اجازه وارد نشویم! حریم یعنی جایی که حرمت دارد و حرام است، بدون هماهنگی به آن جا وارد شدن و در آن حضور یافتن.

     این حریم خصوصی می تواند شامل: " خانه، اتاق، دفتر کار، میز، کمد، پوشه، ماشین، کامپیوتر، گوشی و ساعت و … " و تمام نقاط و بخش هایی که صاحب آن راضی نیست، دیگری به آن وارد شود یا از مطالب آن آگاهی یابد، بشود.

     این روزها در شبکه های اجتماعی فراوان می شنویم، نرم افزارهایی به فروش می رسند؛ که می توانند به محتوای گوشی افراد دسترسی پیدا کنند و به اصطلاح آن را هک کنند و مسائل و مطالب خصوصی مردم را، در معرض دید عموم قرار می دهند. آیا راضی می شوید، کسی به حریم خصوصی شما وارد شود و اطلاعات شما را بدزدد و با نشر و پخش آن، آبروی شما را ببرد؟ 

     پس بیایید، متعهد شویم؛ که در کار دیگران کنجکاوی نکنیم و در پی کشف اسرار دیگران نباشیم و اگر به طور اتفاقی، مطلبی در اختیارمان قرار گرفت، آن را نبینیم و در اختیار دیگران قرار ندهیم؛ " شاید قربانی بعدی ما باشیم! "

     به قول معروف:

" از مکافات عمل غافل مَشو          گندم از گندم بِرویَد، جو ز جو ! "

 

*****

     پیمان شانزدهم: هیچ گاه یکدیگر را قضاوت نکنیم! خداوند ناظر تمام اعمال ما در خلوت و نیز در حضور دیگران است، اما هیچ یک از کارهای ما را برای دیگران آشکار نمی سازد، مگر خود نادانسته اسباب این کار را فراهم سازیم.

     اما ما با وجود بی خبری از رفتار و کردار و اعتقادات یکدیگر، با یک حرکت و رفتار، طرف مقابل را به سادگی آب خوردن، قضاوت می کنیم و آبرویش را نزد دیگران می بریم.

     امام صادق (ع) فرموده اند: "اگر فردی دیگری را به خاطر رفتار نامناسب یا اشتباه قضاوت کند و آبرویش را ببرد، نمی میرد تا در آن شرایط و وضعیت قرار گیرد و آن رفتار نامناسب را مرتکب شود."

     ریختن آبروی مومن گناهی است، بس بزرگ و خطایی است، نابخشودنی که به هیچ روی قابل جبران نیست. خداوند ما را از این گناه دور گرداند. آمین!

 

*****

     پیمان هفدهم: در کشورهای دیگر قانونی وجود دارد، به نام (قانون حمایت از حقوق مولفین و پدیدآورندگان آثار یا همان "کپی رایت"!)

     و معنای آن هم این است؛ که بدون پرداخت حق آفریننده ی این آثار، به هیچ روی حق و اجازه ی استفاده از آن آثار را نداریم.

     شوربختانه، در کشور ما این قانون به تازگی تصویب شده و هنوز به درستی و کامل اجرا نشده است!

     با این وجود ما می توانیم، با عدم استفاده از آثار بدون مجوز یا پرداخت حق پدیدآورنده ی اثر؛ قدمی هر چند کوچک، در راه خدمت به تولید کنندگان آثار وطنی و رشد و تعالی این آثار علمی، هنری، صنعتی و … برداریم. چنین باد!

 


۲۹ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۲:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید بیگی